حزب سکولار دمکرات ایران


ملت ایران سالهاست از دیدگاه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ارزش‌های ادبی واخلاقی ازرژیم اهریمنی اشغالگران اسلامی ایران گذرکرده،درستیزش و پیکار با ایدئولوژی خشن، وامانده، واپسگرا و شکست خورده رژیم پلید جمهوری اسلامی است.
رژیم اهریمنی خامنه ای با همکاری ارازل، اوباش و تبهکاران بواژاک اسلامی با سرکوب، ایجاد ترس و روشهای خشونتگرانه، برای ماندگاری به هر گونه جنایت و خیانتی دست میزنند. آنها نه یک نظام سیاسی بلکه راه زنانی ستمگر، بیدادگر و زورگویند که خود را حاکم و مالک ایران میداند.
آنها برای ترس افکنی جنایتکارانه صدها دبستان و دبیرستان دخترانە را مورد حملە شیمیایی قرار دادند و هزاران دختر بیگناه دچار مشکلات تنفسی، حساسیت پوستی، اختلالات عصبی، دبستان هراسی ومرگ شدند. آموزشگاه ها بە محل رفت و آمد نیروهای نظامی، شبەنظامی و حراستی تبدیل شد بە طوری کە احساس می‌شد ادارە امور آموزش و پرورش بە نظامیان و امنیتی‌ها سپردە شدە است.
آنها نوجوانانی مانند سارینا اسماعیل‌زاده، نیکا شاکرمی،‌ سپهر مقصودی و کیان پیرفلک را در جریان تجمع‌های خیابانی یا در کنار خانواده، با شلیک گلوله جنگی یا با ضربات باتوم و شکنجه در زندانهای نیروهای امنیتی کشته شدند، این ها مشتی است ازجنایات رژیم!
این رژیم تبهکار درگستره ملی و مرزهای کشورایران پس از 44 سال آنچنان بد نام، خوار و شکست خورده شده، نه اینکه در کشورهای مسلمان‌نشین منطقه بلکه درهمه جای دنیای امروزنیز بشدت گجستک است.
برای براندازی رژیم و دگرگونی سیاسی، اجتماعی و برآمدن نظم و نظام نوینی در ایران، جنبش واخواهی وخروش مردمی، بدون همبستگی همه ایرانیان، با کوشش‌های پراکنده کارساز نبوده رژیم اهریمنی را از پای درنمیآورد. پیامد آن فروکش کردن صدای جنبش انقلابی درونمرزاست که نمایانگر پراکندگی اپوزیسیون، بویژه اپوزیسیون برونمرزمیباشد. این مسیرناگواربا گردآمدن و تلاش چند گروه از کوشندگان سیاسی هموار نمی‌شود بلکه میباید به ایده‌ها و خواسته هائی که شاهزاده رضا پهلوی و گروه‌هائی که سال‌هاست درفراخوان ها و نشست‌های متعدد به آگاهی رسانیده اند پاسخ مناسب داد.
بدون رهبری رسا و بی چون و چرا، بدون سازمان دادن به یک دولت موقت؛ بهره گیری دشمنان دراین زمینه بزیان ملت آیران میباشد. بازتاب بین المللی همان خواهد بود که اکنون مشاهده میکنیم. با فروکش کردن صدای جنبش انقلابی مردم درونمرزو نبودن پایگاه رهبری رسا و بی چون و چرا و دولت موقت، با رژیم اهریمنان بدون جایگزین رواداری میکنند، تا جائیکه ازآنها پشتیبانی هم میکنند. به رئیسی قاتل بیسواد و جنایتکارتریبون میدهند که به همراهی همسرش در سازمان ملل متحد به یاوه گوئی، فرافکنی و زشتگوئی بپردازد.
ازاین رومیباید زیر پرتویک اندیشه و ایده فراگیر”آزادی و نجات ایران” هماهنگی همه نیروها با کوشش‌های شدنی و هدفمند همراه گردد. نباید فراموش کرد که تکیه‌گاه برگزاری همه تلاش ها، دموکراسی یا حاکمیت پارلمانی مردم میبا‌شد. اکنون میباید پیش از آنکه دیر شود به تکیه‌گاه مردم ایران فرا رفته واز تک روی وخودمحوری دست برداشت، به پراکندگی و پریشانی پایان داد. اپوزیسیون میباید نشست بزرگی برپا کند؛ نشستی که می‌تواند شورای رهبری و دولت موقت را با فرنشینی شاهزاده رضا پهلوی برگزیند. رژیم اسلامی بیش از هر رویدادی، از اینچنین نشستی بیمناک است.
شاهزاده رضا پهلوی اینچنین میکوید : «با وجود اینکه بسیاری از هم‌میهنانم روی مسئله سلطنت وارزشمندی آن تاکید می‌کنند، بیگمان بدانید برای من مسئله تاج و تخت مطرح نیست.» او در ادامه می‌افزاید: «من این حرکت را برای آزادی میهنم انجام می‌دهم. روزی که ایران آزاد شود، من به آرزوی خود رسیده‌ام.» ما و جوانان ایرانی به ویژه درونمرزیان، میدانیم، ملت ایران بارها در کشمکش های بسیاری با بیگانگان و اهریمنان پیروز شده و اینبار نیز پیروزمندانه سربلند خواهد بود.