حزب سکولار دمکرات ایران


انقلاب «زن، زندگی، آزادی» ایران در کنار جنایات جمهوری اسلامی
آیا جمهوری اسلامی ایران مرتکب جنایت علیه بشریت می شود؟

به گفته جواد رحمان، کارشناس حقوق بشر سازمان ملل، پاسخ به وضوح مثبت است، زیرا میزان و شدت نقض حقوق بشر توسط ایران جنایت علیه بشریت است.
جواد رحمان، گزارشگر سازمان ملل در امور ایران، در حالی روی کار آمد که اتحادیه اروپا و انگلیس دور جدیدی از تحریم ها را علیه افسران سپاه پاسداران، مقامات قضایی و روحانیون اعمال کردند، اما از توقیف سپاه خودداری کردند.
رحمان هشدار داد که ایران در حال تجربه جدی ترین تخلفات در چهار دهه اخیر است. به گفته او، یک مورد نمونه، مرگ مهسا امینی، زن جوان کرد در شهریور 1391 در بازداشت پلیس است که بر اثر ضرب و شتم «پلیس اخلاق» صورت گرفت. در حالی که ایران گفت که او بر اثر یک اختلال عصبی از قبل داشته، فوت کرده است در حالی که منابع پزشکی موثق به مقصر بودن دولت اشاره کردند.
با این حال، این تنها یک مورد و بخشی از یک مشکل بزرگتر است. نخست، امیرهادی انوری، روزنامه نگار ایرانی با استناد به داده های منتشر شده توسط سازمان ثبت احوال ایران، نشان می دهد که تعداد فوتی های ثبت شده در کشور از 31 مهر تا آبان در کشور ثبت شده است. تعداد کشته شده ها حدود 5000 نفر بیشتر از ماه های قبل بوده است. به دلیل موثق نبودن اطلاعات آمار دقیقی ارائه نشده است. به خصوص اینکه به دلیل عدم برگزاری مراسم تشییع جنازه عمومی برای آنها آمار دقیقی در دست نیست. همچنین، فشار زیادی از طرف نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر بیمارستان ها و مراکز درمانی وجود دارد که می گویند نباید در مورد فوتی ها و مجروحان اطلاع رسانی کنند.
همچنین می توان به شکنجه زندانیان سیاسی اشاره کرد.
یک زندانی سیاسی ایرانی با ارسال پیامی صوتی به جاوید رحمان، شکنجه هایی را که در بازداشت با آن مواجه شده است، توصیف کرده است.
خالد پیرزاده، قهرمان اسبق بدنسازی که از خرداد ۱۳۹۸ در زندان مرکزی اهواز به سر می‌برد، به جواد رحمان گفت که بر اثر برخوردهای خشن دچار جراحات متعددی از جمله ضرب و شتم شده است.
“من از سیاه چالهای ظلم و استبداد در ایران با شما صحبت می کنم. بیش از شانزده ماه است که بر اثر جراحات وارده توسط عوامل وحشی جمهوری اسلامی در زندان مرکزی اهواز بستری هستم”.
پیرزاده گفت که از ناحیه ستون فقرات دچار شکستگی شده و پای چپش نیز شکسته شده است. او همچنین گفت که از نارسایی کلیه و همچنین مشکلات گوارشی و قلبی رنج می برد که باعث شد وزن او به شدت از 127 کیلوگرم به 57 کیلوگرم کاهش یابد.
پیرزاده با بیان اینکه مقامات قضایی و زندان ایران از ارائه خدمات درمانی خارج از منزل به وی خودداری کرده‌اند، گفت: فقط من را به بیمارستان زندان منتقل کرده‌اند و در آنجا پرونده پزشکی کذب برای من تشکیل داده‌اند.
علاوه بر شکنجه، از بین رفتن مذاهب نوکیشان و غیر مؤمنان نیز عامل دیگری است که می توان به آن اشاره کرد.
قوه قضائیه ایران یک مسیحی دیگر را به اتهامات ساختگی زندانی کرده است. فریبا دلیر 51 ساله روز شنبه 25 فروردین ماه به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق تأسیس و رهبری کلیسای مسیحی انجیلی» برای دو سال حبس به زندان اوین فرستاده شد.
گزارش ماده 18، یک کمپین مستقر در لندن برای آزادی مذهبی در ایران، بیان می‌کند که دلیر یکی از شش نوکیشی بود که در ژوئیه گذشته در تهران دستگیر شدند، از جمله همسرش سروش. پنج نفر از آنها در دسامبر سال گذشته محکوم شدند و چهار نفر دیگر از جمله سروش هر یک به دلیل عضویت در کلیسا به 10 ماه زندان محکوم شدند. ششمین مسیحی، دختری 17 ساله، بدون هیچ اتهامی آزاد شد، اما تنها پس از گذراندن 10 روز در سلول انفرادی و تحت بازجویی‌های شدید در بازداشتگاهی که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره می‌شود.
گزارش های بسیاری دیگر از سلول انفرادی وجود دارد که یکی از آنها حبس توماج صالحی خواننده رپ معروف ایرانی است.
صالحی طبق آخرین به روز رسانی حساب کاربری رسمی وی در توییتر که توسط هوادارانش اداره می شود، ۸۹ روز در سلول انفرادی زندان دستگرد اصفهان به سر می برد. وی در تاریخ ۹ مهر ۱۳۹۱ توسط مقامات ایرانی بازداشت شد. و متهم به چندین جرم از جمله “فساد فی الارض”، جرمی جدی که مجازات آن اعدام است. ترانه‌های او حاکمان اسلام‌گرا و بی‌عدالتی‌هایی که آنها علیه مردم ایران مرتکب شده‌اند را محکوم می‌کند. صالحی همچنین از جنبش اعتراضی ضد دولتی ایران که سپتامبر گذشته آغاز شده بود استقبال کرد. او در روزهای قبل از دستگیری، ویدئوهایی از خود در اینستاگرام منتشر کرد که در تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی شرکت می کرد و از دیگران نیز می خواست که همین کار را انجام دهند.
از جمله موارد دیگر می توان به شلاق، تحقیر و در بسیاری موارد حتی مرگ تحت شکنجه شدید زندانیان در زندان اشاره کرد.
اغلب زندانیان گزارش می دهند که چشمان آنها بسته شده و به آنها گفته می شود که اعتراف کنند و بگویند که توسط آژانس های خارجی هدایت می شوند. در زندان های ایران، زندانیان به دلیل امتناع از مصاحبه اجباری و اعتراف اجباری مورد تجاوز جنسی و در بسیاری موارد شکنجه می شوند.
جمهوری اسلامی وکلا و فعالان مدنی مدافع حقوق زندانیان را دستگیر می کند
همچنین جمهوری اسلامی مادران کودکانی را که در خیابان کشته شده اند، دستگیر می کند، زیرا آنها به دنبال شکایت هستند.
بسیاری از افرادی که گرفتار میشوند مورد ضرب و شتم یا تجاوز جنسی قرار می گیرند. بسیاری از شکنجه گران قبل از شکنجه دعا می کنند و این را تلاشی برای نجات اسلام می دانند و آن را امری مقدس می دانند.
جنایات جمهوری اسلامی به جنبش های اخیر محدود نمی شود.
به عنوان مثال، زهرا کاظمی، روزنامه‌نگار ایرانی کانادایی که در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مورد تجاوز جنسی قرار گرفت، در سال 2002 کشته شد و پزشک وزارت دفاع از علائم ضرب و شتم شدید، شکنجه و تجاوز به عنف و کبودی روی شکم خبر داد. ، اندام تناسلی و پاها که حکایت از تجاوز و شلاق وحشیانه جنسی دارد و در پایان سال بعد قاتل به نام محمدرضا اقدم احمدی به دلیل نبود مدرک برای اثبات اتهام تبرئه شد.
پلیس جمهوری اسلامی در حالی که مردم هیچ سلاحی ندارند به مردم تیراندازی می کند.
آنها با سلاح هایی مانند کلاشینکف به افرادی که هیچ سلاحی ندارند حمله می کنند، جمهوری اسلامی مسئولیت هیچ یک از کشتارها را بر عهده نگرفته و نمی کند، در حالی که همه اینها علنی بود. این وحشت عمداً برای کاهش تعداد زیادی از افرادی که توسط نیروهای لباس شخصی مورد ضرب و شتم و ربوده یا کشته شده اند انجام می شود.
اخیراً جمهوری اسلامی چشم معترضان را کور می کند.
سازمان های حقوق بشر صدها مورد قربانیانی را تایید کرده اند که چشمان آنها در اعتراضات هدف قرار گرفته است. در کردستان ایران، پزشکان حداقل 80 نفر را که چشمانشان مجروح شده بود، پذیرش کرده اند.
خامنه ای رهبر دیکتاتور جمهوری اسلامی در سخنانی از دولت فرانسه به دلیل تیراندازی به چشمان معترضان و کور کردن آنها انتقاد کرد. او گفت: «دولت فرانسه از دموکراسی صحبت می‌کند»، در حالی که دولت خودش همین کار را با معترضان در کشورش کرد.
کشتن و شکنجه مردمی که تظاهرات مسالمت آمیز دارند جنایت علیه بشریت است.
جمهوری اسلامی به مردم و رسانه ها اجازه اظهار نظر درباره حکومت را نمی دهد. اما در سخنرانی های بین المللی خود از آزادی بیان و تساوی حقوق زن و مرد صحبت می کنند در حالی که کاملاً مشخص است که چنین حقوقی را برای مردم کشور خود در نظر نمی گیرند.
جمهوری اسلامی پس از کشتن کودکان و جوانان آنها را به خانواده هایشان تحویل نمی دهد. در واقع بدن افراد را می دزدد. آنها اجازه نمی دهند خانواده ها آزادانه فرزندان خود را دفن کنند. و از آنها می خواهد فرزندان خود را که توسط جمهوری اسلامی کشته شده اند بدون اطلاع رسانه ها دفن کنند.
اخیراً آنها حتی کودکان را در مدرسه مسموم می کنند.
زمانی که 8 سال پیش دختران در افغانستان با گازهای شیمیایی مسموم شدند، جمهوری اسلامی از دختران افغان دفاع کرد و از طالبان خواست تا دختران را به مکتب بروند. مسمومیت کودکان در مدارس ایران بسیار مشکوک است و از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته و گفته است که این حملات می تواند کار مخالفان جمهوری اسلامی، سازمان یا کسانی باشد که به راحتی در کل کشور قدرت دارند و مخالف رفتن دختران به مدرسه هستند.
نکته آخر اینکه یکی دیگر از مصادیق جنایات جمهوری اسلامی ربودن مسافران و گردشگران خارجی و متهم کردن آنها به جاسوسی و سوء استفاده از آنها برای تبادل اسرا و گرفتن امتیاز است. شهروند بلژیکی به نام اولیویه واندکاستل گروگان گرفته شده بود. با مبادله زندانیان توسط دولت بلژیک ، بیم آن است که این اقدامات برای تحقق خواسته های جمهوری اسلامی ادامه یابد.
خلاصه اینکه جمهوری اسلامی ایران به دلایل ذکر شده متهم به جنایت علیه بشریت است یا به همین دلیل سپاه که بازوی اجرایی این جنایات است باید به عنوان گروه تروریستی شناخته شود.
گردآورنده: سوسن جعفری بیرجانی
با سپاس از دکتر آبار عزیز و حزب سکولار دموکرات