چندیست که بسیاری ایرانیان درراستای احیای قانون اساسی مشروطه و بازگردانی مشروطه آگهی وپیشنهاد میدهند.
    نخست میباید این خواسته را گامی پس کشیدن، یک واپس گرائی و غوطه ور شدن درگذشته های نا موزون تلقی کرد. سپس نباید نادیده بگیریم که قانون اساسی مشروطه آنی نبود که میباید میبود.
    جنبش مشروطه نزدیک به 120 سال پیش پیروزشد. قانون اساسی مشروطه که یکدست سکولاربود را ملایان اهریمن به پشتیبانی و فشارسفیر روس و انگلیس به متمم های آخوندی آلوده کرده بر مردم ایران بایسته سپاری نمودند.
    بررسی قانون اساسی مشروطه آشکارکرده که برای مردم ایران زیان آورتر از سودی بوده که میباید کارگزاری میکرد. زیرا با حمایت سفیر کشورهای بیگانه (روس و انگلیس) متمم های قانون اساسی مشروطه، با شورش و بلوای ملاهای خیانتکار انیرانی به قانون اساسی مشروطه پیوند زده شد.
    این ترفند برای بالادست گرفتن نیروی ملاهای نادان دربرابر نیروی سیاسی سکولارانجام شد که راه را برای حکومت آخوندی و رِژیم ویرانگران ایران هموار کند.
    تاریخ گذشته ایران گویای زیانهای غیرقابل جبرانیست که بیگانگان بدست آخوندهای خائن برای ملت ایران فراهم آوردند.
    روشنفکران وشهروندان دانای ایرانی از زمان عباس میرزا وقائم ‌مقام فراهانی با فرهنگ سکولار وسیاست کونستیتوسیون اروپا آشنا بودند. اندیشه آنها مهار قدرت مطلق وخود کامه سلطان مستبد بود. آگهی و رواج اندیشهٔ های مدرن در مورد سلطنت کونستیتوسیونال، برای ایجاد محدودیت هائی درنیروی استبداد سیاه سلطان مستبد، گشایشی درپاسداری ازمنافع و آزادی‌های مردم بیچاره ایران میدیدند.

    پیشینه جنبش مشروطه‌ خواهی به اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و زمان پس ازسفرهای او به اروپا باز می‌گردد.
    ایرانیانی که برای دادوستد یا تحصیل به اروپا و عثمانی رفت و آمد میکردند، آشنائی با پیشرفت و فرهنگ غرب داشته، آرزوها یشان دگرگونی و پیشرفت اجتماع عقب مانده و استبداد زده دهاتی ایران بود.
    اواخرقرن نوزدهم هنگامیکه در حکومت عثمانی روشنفکران با اندیشه کنستیتوسیون آشنا شدند، واژه‌های مشروطه و مشروطیت را به نادرستی از واژه عربی الشَرطة برای کونستیتوسیونال انگلیسی و کونستیتوسیونل فرانسه برگردان و جا یگزین کردند. گرچه برگردان درست کونستیتوسیون مرزینی یا مرزبندی یا سامان دهی مردم بدی میباشد. اما نه اینکه مشروطه یا شرطی. واژه مشروطه آرام آرام برای مهار دیکتاتوری سلاطین عثمانی به ادبیات سیاسی ترکی عثمانی وارد و محکم شد. این واژه نادرست را سفیر ایران ازعثمانی به ایران آورد و در نوشتارهای فارسی درمیان روشنفکران گسترش داد. درایران سلطان صاحب قران با قدرت مطلق مستبدانه برمردم که بنده ورعیت او بودند سلطه گری میکرد و اطرافیانش بدون کمترین دلنگرانی حق وحقوق مردم را عارت کرده، او و هزار فامیلش کنستیتوسیون و آزادی خواهی را سرکوب میکردند.
    آزادیخواهان پس از مرگ سلطان صاحب قران و گذشت سالها مبارزه، جنبش مشروطه‌خواهی را با تظاهرات اعتراضی سال ۱۲۸۴ خورشیدی آغاز کردند ودر 13 مرداد 1285 با امضا مظفرالدین شاه قاجار فرمان مشروطیت بهمراه قانون اساسی مشروطیت صادرشد. برای ادامه کارسیاسی میبایستی معتمدین منتخب مردم در یک مجلس ملی که حاکمیت مردم را نشانگربود، قوانینی برای محدود کردن قدرت مطلق سلطان تدوین مینمودند. برگزاری انتخابات بلافاصله در دستورکار مشروطه‌ خواهان قرار گرفت وپس ازانجام آن، مجلس ملی کارخود را آغازکرد.
    قانون اساسی مشروطه ایران درآغاز با وجود ایرادهایی که داشت، یکی ازسکولارترین قوانین اساسی درراستای حاکمیت پارلمانی مردم بدون دخالت دین و مذهب بود. اما با اعمال نفوذ بیگانگان و اعتراضهای گسترده، تنش، آشوب های خونین مزدوران ملاهای نادان و اهریمنان بیخرد، متمم هائی مانند دین رسمی و دخالت قانونی پنج آخوند درحکومت، سیاست وقانون گزاری، سکولاربودن را مخدوش و آنرا به قانون اساسی آخوندی تبدیل کردند.
    قانون اساسی آخوند پسند، این استخوان لای زخم و مرکز فساد نیروی اهریمنی آخوندها را رضا شاه بزرگ ومحمد رضاشاه آریامهر نتوانستنند پاکسازی کنند و بخاطر تنش زدائی و آرامش در کشور به رواداری با اهریمنان دینکار ناچارشدند.
    شوربختانه متمم های قانون اساسی مشروطه، جبهه اهریمنان شریعت خواه، اسلامیست ها واسلام گرایان تروریست را قانونا بشدت نیرومند کرد و تلاش ملاها برای کسب قدرت سیاسی را بالا برد. بطوریکه 43 سال پیش توطئه جهانی برای توقف سامانۀ پادشاهی، با پشتیبانی همه جانبه ازنیروی دین و مذهب اهریمن بزرگ آخوند خمینی را بقدرت رساند, تا جمهوری اسلامی بر پایه های خدعه، تقیه، تزویر و دروغ برپا کند ورهبرنابودی ایران شود.

    تزویرو دروغهای خمینی نه تنها مردم عادی را بلکه روشنفکران تاریک اندیش را نیزفریب داد که باو بگروند و پشتیبانش باشند.
    دست اندر کاران و پشتیبانان خمینی دربازگوئی گذشته ها، با وقاحت و تمسخرمیگویند؛ همه اخباروآماریکه برای تحریک وبسیج مردم درپشتیبانی از توطئه 57 منتشرمیکردند با دغلکاری ودروغهای آگاهانه برای رسیدن به هدف بود که بسادگی بخورد مردم دادند.
    در همه پرسی تقلبی و احمقانه خمینی هم آمده بود؛ جمهوری اسلامی آری یا نه. بنابراین قانون اساسی وسلطنت مشروطه را نفی نکردند و هنوز پابرجاست!
    بنماِیۀ قانونی برداشتن حجاب بانوان ازسوی رضا شاه بزرگ ودادن حق رأی برای انتخاب شدن و انتخاب کردن زنان درانقلاب سفید شاه ومردم از سوی محمد رضا شاه، بر پایه اصل هشتم قانون اساسی مشروطه بود که میگوید “اهالی مملکت ایران در مقابل قانون متساوی الحقوق خواهند بود”.
    خمینی با رسیدن به قدرت سیاسی، واپسگرایانه حجاب را اجباری کرد، ولیکن به حق رأی بانوان برای انتخاب شدن و انتخاب کردن که بنفع او بود کاری نداشت.
    دوستان برای براندازی جمهوری اسلامی ویرانگران ایران پیشنهاد احیاء جنبش مشروطه و سلطنت مشروطه بسیارسودمند است. اما پس از براندازی رژیم فاسد اهریمنان جمهوری اسلامی، بکاربستن قانون اساسی مشروطه بدون زدودن متمم های آن بسیارمشکل آفرین و پر خطرخواهد بود.
    برداشتن متمم ها، بدون پذیرش قانونی مردم ایران هم نادرست است. از این روی بازآیی نظام پادشاهی مشروطه بعنوان آلترناتیورژیم جمهوری اسلامی، که در همه پرسی 58 لغو نشده، میتواند هژمونی اجتماعی و فرهنگی اسلام گرایی درایران را بسیار ناتوان کند و به حاشیه بربرد.
    اینبارسپهرسیاسی ایران نباید با اشتباهات گذشته آلوده شده، هرگز نباید اشتباه و فریب 57 به هر شکل و رنگی تکرار شود، زیرا ما میخواهیم سازندگان سیاستی مدرن وکامروا برای نسلهای آینده ایران باشیم.
    خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج.
    قانون اساسی مدرن وخدشه ناپذیر برای پیشگیری ازهرگونه سوء استفاده و فریبکاری میباید، منطبق برسکولاردمکراسی، بفارسی: حاکمیت پارلمانی مردم بدون دخالت دین ومذهب تدوین بشود.
    برای دوران گذارازجمهوری اسلامی ویرانگران ایران و انجام برنامه های اجتماعی و رفاهی از قوانین حقوق بشر میتوان استفاده کرد وآنها را برای نهادینه شدن بکارگرفت، تا مجلس مؤسسان قانون اساسی نوین سکولاردمکرات وبی عیب و ایرادو به تصویب برساند.
    دوستان با این یادآوری کوتاه درزمینه مشروطیت وقانون اساسی مشروطه آلوده به آخوندسالاری، امیدوارم این تزکه متمم های قانون اساسی مشروطه، جزئی ازنقشه های بیگانگان برای درمانگی ایران بدست آخوندهای نادان، طراحی شده وهمه بدبختیها و فلاکت ملت ایران از آن برآمده است را بپذیریم، از آن آموزه بگیریم و هوشمندانه و دوراندیش بکوشیم، باندیشه پندار نیک، گفتارنیک و رفتار نیک در اجتماعی آرام، پر مهر و خوش بخت پشتیبان یکدیگر باشیم.
    قانون اساسی مشروطه سکولارو بدون متمم های اهریمنی به پادشاهانی چون رضاشاه بزرگ و محمد رضا شاه پهلوی، میتوانست ازواپس گرایی اهریمنان پیشگیری کند و به آخوند ها پروانه ندهد که بنام دین ومذهب به ایجاد حکومت ولایت فقیه بپردازند، خرافات را ترویج کنند، سد راه خیزش مدرنیته و پیشرفت دانش وفرهنگ وصنعتی شدن ایران بشوند وفساد و تباهی را پیشه کنند.
    سخن آخرآخوندها اینست که اگرما پیشرفت میخواستیم شاه را داشتیم. ما میخواستیم که دین و مذهب را زنده کرده وبا آن بر مردم حکومت کنیم.

    پاینده ایران
    دکتر بهرام آبار، ‏02‏.09‏.2022