برخلاف تصور پوتین، مردم اوکراین در برابرحمله نیروی نظامی روسیه سرسختانه از سرزمین خود دفاع کرده وآزادیخوان جهان هم از آنان پشتیبانی میکنند. اما اشغالگران حاکم بر ایران برای خوشرقصی دربرابر اربابشان به پوتین و تبهکارانش شادباش میگویند ومنقدین حمله روسیه به اوکراین، دستگیرو زندانی میشوند. سرویس های اطلاعاتی آمریکا دوهفته پیش آگاهی دادند که پوتین به واحدهای نظامی روسیه فرمان حمله به اوکراین را داده. پوتین دوشنبه دوم اسفند برابر با 21 فوریه 2022 در تلویزیون دولتی روسیه در نقد اشتباهات لنین ، استالین و دیگر رهبران روس، گفت اوکراین بخش جدایی ناپذیراز تاریخ وکشور روسیه است، که صدها سال پیش درآنجا حکومت روسیه تشکیل شد. او کیف را “ مادرشهرهای روسیه” خواند و گفت روسها، اوکراینیها و بلاروسی ها با گویشی شبیه همدیگر، یک ملتند. او فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را سازه غرب ویک فاجعه معرفی کرد. او سعی کرد انگیزه وعزم اشغال اوکراین را با این سخنان توجیه کرده وغرب را مقصرآن معرفی کند. پوتین دروغگو، فریبکاروتبهکارپس از 80 سال صلح، بامداد پنجشنبه بیست وچهار فوریه با حمله به اوکراین جنگ را به اروپا بازگرداند. او با سخنانی تند به تهدید کشورهایی پرداخت که به اوکراین کمک میکنند. اوبه نظامیان هم فرمان آماده باش اتمی داده. این تهدید را به سوئد و فنلاندهم که میخواهند به پیمان ناتو بپیوندند اعلام کرده. رفتار و گفتارخشن، بی شرمانه وبی اخلاق پوتین نشانگر ضعف شخصیتی وخشمیست که درطول زندگی فرو داده واورا افزون برروش تجاوزکارنه اش بیک “دروغگوی جنایتکار مبدل کرده”. پوتین ازمقاومت مردم و اعضاء دولت اوکراین سخت پریشان شده است. برای درهم شکستن نیروی دفاعی وتروررئیس دولت اوکراین یک واحد ویژه از تروریست های اسلامی “رمضان قدیروف چچنی” را به اوکراین اعزام کرده است. همان جنایتکارانیکه پوتین برای سرکوب اعتراض های سال 2008 به گرجستان فرستاد تا با قتل و غارت مسیحیان اعتراض ها را خفه کنند. ولادیمیر پوتین خطرناکترین تهدید برای نظام دمکرات جهانی کنونیست. آن نظامی که هر کشوری را در سیاستگذاری های مردم خودش آزاد میداند.
پوتین برای احیای پیمان ورشو که با فروپاشی شوروی منحل شد، پیمانی بنام امنیت مشترک بامضا قزاقستان و بلاروس رسانیده. اوپس از حمله به اوکراین، رئیس جمهورآذربایجان علیاف رابه مسکو احضارکرده تا برای پیوستن آذربایجان به آن پیمان امنیت مشترک ازاو در مسکو امضا بگیرد. علیاف آن توافقنامه را که در وزارت دفاع روسیه تهیه شده و از آن آگاه نبود بدون چون و چراامضا کرده است. اکنون آذربایجان نیز با دستینه کردن این پیمان کاملا دراختیارپوتین قرار گرفته است. پیمانی که برای حفظ رژیمهای خودکامه پادغربی تحت نفوذ روسیه تدوین شده. پوتین این روش را برای «کنوانسیون حقوقی کاسپین» هم بکار برد و جمهوری اسلامی، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان را وادار کرد که متن روسی توافقنامه را امضا کنند. این پیمان به او اجازه میدهد که با دریای مازندران هر چه میخواهد بکند وبا پیمان امنیت مشترک هرگاه لازم دید، لشکرکشی به آن کشورهای هم پیمان بکند. همانطوریکه درقزاقستان جنبش دمکراسی خواهی مردم را با ورود ۳۹۰۰ نیروی سازمان پیمان امنیت مشترک خاموش کرد. رییس جمهورقزاقستان، قاسم توکایف جنایتکار بکمک آنها با خشونت و قطع اینترنت،1۰۰ کشته ودستگیری ۴ هزار تن، در4۸ ساعت جنبش را سرکوب کرد. پرسش این است که این پیمان امنیت مشترک پوتین چیست که اینچنین عملیات سرکوب در قزاقستان را بر عهده گرفت و یاد آورسرکوب بوداپست در ۱۹۵۷ و پراگ در ۱۹۶۸ میباشد؟ دست این نیروها برای سرکوب تا کجا باز است که آزادیخواهان را با ریختن خون آنها سرکوب میکند؟ احتمالا حرکت بعدی پوتین درراستای کشاندن جمهوری اسلامی به پیمان امنیت مشترک اوست، که البته پس از تصویب کنوانسیون حقوقی کاسپین در مجلس شورای اسلامی اشغالگران ایران، دستور به امضاء آن خواهد داد. آنگاه وقایع شهریور ۱۳۲۰ میتواند بهاشکال دیگری در ایران تکرار شود.
با این روش وپیمان امنیت مشترک پوتین، با نیروی سربازان روس و با بهرهگیری از سربازان مزدورچچنی، در بلاروس، قزاقستان، ارمنستان، ترکمنستان، تاجیکستان، لیبی، مالی و آفریقای مرکزی حضور نظامی دارد و اکنون میکوشد تا اوکراین، ازبکستان، قرقیزستان و ایران را نیز به حیطه سلطه ونفوذ خود بکشاند. پوتین آشکارا گفته که ما در قزاقستان دخالت کردیم و همین روش را برای حفظ رژیمهای متحد با روسیه به کار خواهیم برد. آن روش بکاربرده را درباره دیگر همسایگان که با خطر «تغییر رژیم» مواجه شوند به کار خواهیم برد. پوتین خود را بهعنوان بیمهنامه آذربایجان، ارمنستان، جمهوری اسلامی ایران، سوریه، بلاروس و کشورهای آسیای مرکزی معرفی میکند. بهعبارت دیگر، جهان شاهد پیدایش یک ژاندارم منطقهای است که اجازه نخواهد داد مردم آزادیخواه رژیمهای خودکامه و سرکوبگر را براندازند.
نزدیک به دو سال پیش در پاسخ به پیشنهاد پیمان نوین شاهزاده رضا پهلوی نشست های هواداران پیمان نوین را آغازنمودیم. آماج ما پیروی از پیمان نوین جهت نیرو شدن، همبستگی و همکاری با نیروهای درونمرز برای براندازی وبرکناری جمهوری اسلامی بود و هست. ما برای آزادی و نجات ایران راهی جز براندازی و برکناری کلیت و موجودیت رژیم فاسد جمهوری اسلامی نداریم. اما میدانیم که تنها جنبش و خیزش همبسته ملت ایران رژیم را سرنگون خواهد کرد و براندازی رژیم حاکم تنها دردرونمرز امکانپذیر میباشد. در وحله نخست کاراصلی ما مبارزین برونمرز، تشکیل نیروئی کلان و کوشش برای ایجاد جایگزین رژیم فقاهتی (آلترناتیو) میباشد که با تایید نیروهای درونمرز به نمایندگی از ملت ایران وارد عمل گردد. جایگزین رژیم میباید با دولت های اروپایی و آمریکایی برای تضعیف رژیم و نیرومندی مبارزان درونمرز، آزاد سازی منابع مالی بلوکه شده بنفع ملت ایران گفتگو کرده آنرا به کرسی بنشاند. جایگزین رژیم میباید بعنوان نماینده ملت ایران برای جلوگیری از مماشات با رژیم آخوندی به خنثی سازی لابی های رژیم دراروپا و آمریکا پرداخته، لابی ملت ایران باشد. جایگزین رژیم میباید همبسته با نیروهای درونمرز تشکیل دولت موقت راتحقق بخشد.
دکتر بهرام آبار، یکشنبه 27 فوریه 2022