حزب سکولار دمکرات ایران

حکومت دینی و تئوکراسی تمامیت خواهی را سال۱۳۵۷ بنام الله دشمنان ما به میدان سیاست ایران آوردند و حاکمیت واپسگرائی را بعنوان جمهوری با پسوند اسلامی برمردم ایران تحمیل نمودند. مرتجعین اسلام‌ گرا وفرصت جویان وابسته به آنها به باورهای اسطوره‌ گونه آن دامن زدند که قرآن و قوانین اسلام پاسخ‌های مناسبی از نظرسیاسی، اقتصادی برای جامعه مدرن ایران دارند.  

این فتنه حساب شده نفقط پاسخی برای نیازهای جامعه ما نداشته، بلکه پس از چهل ودو سال، با برنامه ها وکارهای مخربش درهمه زمینه ها، جامعه را به فقر و فلاکت برده درضمن صدمات غیر قابل جبران آن ایران را به سقوطی ژرف درسراشیب فساد و تیاهی ترابرده است.

حکومت‌ تئوکراتیک جمهوری اسلامی در این 42 سال نشان داد که دانش ونیرو و برنامه ای برای ایجاد فرجودی جهت بهینه کردن سیاست، اقتصاد، یا محیط زیست ایران ندارد. نماز جمعه، مداحی، دعا، نماز باران، عزاداری های خشن، خرافات مذهبی و حجاب نتوانست‌ جلوی فساد،فحشا، زمین لرزه، بی‌آبی و خشکسالی، نابودی فاجعه بار تالاب‌ها، رودخانه‌ها و سفره‌های آب زیر زمینی، شیوع ویروس کرونا و کشتارمردم را بگیرد. انتقال و شیوع ویروس کرونا به ایران، مشکلات اقتصادی، زیست محیطی و آسیب‌های اجتماعی وسیاسی ازنادانی، بیکفایتی وناکارایی مدیران و دست اندرکاران فاسد جمهوری اسلامی ناشی می‌شود. رانت سیاسی وترجیح  دادن به متعهدین مکتبی در برابر تخصص و کارایی، سبب فرار مغز‌ها، فقیر شدن روز افزون نیروی انسانی و نابسامانی‌های مدیریتی در کشور ثروتمند ایران فاجعه آورشده است.

هدف و خواسته ما سکولاردمکرات ها برای مردم ایران دمکراسی یعنی حاکمیت پارلمانی مردم و حکومت پارلمانی نمایندگان حقیقی مردم است. هدف و خواسته ما سکولاردمکرات ها برای مردم ایران رفاه، امنیت، عدالت اجتماعی، رعایت حقوق انسانی و آزادی کامل بارعایت مرز های آزادی میباشد.  پیش  نیاز حاکمیت مردم، سکولار بودن است. یعنی باورداشتن به عدم دخالت قوانین تمامیت خواه دین و مذهب درمدنیت، سیاست و حکومت است.

حاکمیت پارلمانی مردم بدون دخالت دین و مذهب درحکومت، سیاست و مدنیت ( دمکراسی سکولار)، پسدندیده ترین نوع نظام حکومتی برای رسیدن به عدالت اجتماعی، رفاه، امنیت وآرامش، درجامعه ای با اقتصاد پیشرفته و مستقل میباشد. در این میان ناگفته نماند که تنها با داشتن استقلال اقتصادی میتوان به استقلال سیاسی نائل شد. زیرا استقلال به شرایطی می‌گویند که یک حکومت یا دولت، توانائی حفظ تمامیت ارضی کشور، حاکمیت بر سرزمین ومردمان خود و ایجاد رفاه و امنیت برای آنها را داشته باشد. برای رسیدن به این توانانی (استقلال) نخست باید به استقلال اقتصادی رسید. زیرا بدون استقلال  اقتصادی، وابستگی های اقتصادی به بیگانگان بلاقوه بازدارنده اصلی نداشتن استقلال سیاسی  میباشد. محمد رضا شاه در این زمینه تلاش بسیار نمود وموفقیت های چشمگیراو در این زمینه، انگیزه توطئه های جهانی برای برکناریش شد. که با آمردن خمینی جمهوری اسلامی بهترین نمونه حکومتی شد که برای مخدوش نمودن استقلال کشوربخوبی تلاش میکند و با فروش ایران به روسها و چین استقلال ایران را بکلی بر باد داده.. با توجه به این امر مسلم، پس از براندازی جمهوری اسلامی وحکومت دمکراسی سکولار، پس از برکناری و ترمیم خرابکاریها، شهروندان ایرانی میتوانند درآینده ای نزدیک اززندگی بهتر، رفاه کامل، آرامش، دوستی وهماهنگی کامل با مدرنیته بهره مند شده مورد احترام جامعه جهانی قرار بگیرند.

تاکید برلائیسیته (رهائی از دین) برای جامعه ایرانی، از طرف بسیاری مخالفین جمهوری اسلامی بسیار بحث انگیز میباشد. زیرا لائیسیته، درفرانسه بجهت نارضایتی ازدخالتهای کلیسا در امور جاری و تاثیر منفی آن بر روند حکومت و مدیریت جامعه، خواسته اکثریت مردم بود برای عدم دخالت نهاد دین در سایر نهادهای جامعه بویژه نهاد حکومت. این خواسته درسال 1905 بطورقانونی توسط حکومتگران اجراء گشت واز سوی بانیان کلیسا هم پذیرفته شد. زیرا آنها گرفتار شدن درحکومتی شبیه سلطه دولت انگلیس بر کلیسا را نمیخواستند. لائیسیته یک وظیفه برای حکومت و دولت است که ادیان و مذاهب را به رسمیت نشناسد واز دخالت آنها علاوه درنهاد سیاست، حکومت ودر سایر نهادهای جامعه بشدت جلوگیری کند. حکومت لائیک به این ترتیب هیچ دین و مذهبی را برسمیت نمیشناسد. بعید ذنظر میرست که این چنین حکومت و دولتی مورد پذیرش اکثریت مردم ایران قرار بگیرد. جمهوری اسلامی سالها با سرکوب، زندان، شکنجه واعدام حکومتش را حکومت امام زمانی تعریف میکند؛ چرا؟ چون مردم سکولار نبوده و گوش بفرمانند. پس نخست،اکثریت مردم ایران باید سکولار باشند، نه اینکه دین ومذهب نفی شود، زیرا دین وایمان مردم محترم است ولیکن امریست خصوصی

کشورهای اروپای مرکزی، مانند آلمان، فرانسه واطریش، و سوئد، نروژ، دانمارک و بسیاری کشورهای دیگر، مشکلی با دمکراسی وحکومت مردمی ندارند، زیرا پذیرفته اند که سکولار باشند. اما در کشورهائی که قوانین عقب مانده دین و مذهب را بدون توجه به حقوق انسانی، درمدنیت وحکومت دخالت واخلالگری میکنند، مشکل بسیاروجود داست. البته هرفردی درحریم خصوصی خود میتواندبه هر دین و آئینی گرویده، فرائض دینی را انجام بدهد. ولیکن نباید ازآن برای مزاحمت یا به بهشت بردن دیگران وسیله فشاردرست کرد..

بقاء دمکراسی یا حاکمیت مردم، منوط به انتخاب بهترین ها برای سیاستی عاری از فساد درسیستمی چند حزبی با رقابت های بدون خشونت میباشد. تشکل و فعالیت احزاب نیکروش وکنش، فعالیت اتحادیه های صنفی و کارگری، تشکل و فعالیت نهاد های فرهنگی و سیاسی مردمی و رسانه های ملی هماهنگ با قانون اساسی، ستونهای اصلی سیاسی یک نظام دموکرات و حافظ عدالت اجتماعی میباپد.

کار اصلی را درپایداری دموکراسی، احزاب مردمی انجام میدهند. در عین بازرسی، حمایت ومواظبت  دولت، همراه با رسانه های مردمی ازتمرکزقدرت، سوء استفاده ازآن وباز توليد استبداد پیشگیری میکنند. نمونه های آنرا درکشورهای اروپائی  میبینیم وغبطه میخوریم که چرا در ایران ما اینچنین نیست

در خاتمه امیدوارم همبستگی های نیروهای، برونمرز و درونمرزایران بزودی در براندازی استبداد اسلامی وسرنگ.نی رژیم ولایت فقیه پیروز شود.با استقرارنظام سکولار دمکرات یعنی حاکمیت پارلمانی مردم در ایران، نمایندگان ملت درمجلس مؤسسان نوع، ترکیب و ساختارحکومت آینده ایران را تعیین کنند.

دکتر بهرام آبار، آگوست 2021