دختران خیابان انقلاب اهمیت دارند زیرا اعتراضی که هر ثانیه در جامعه زمزمه میشود را با گامی به جلو، وارد فضای رسمی کردند. آنها قابل توجهاند زیرا با برداشتن روسریهای خود در میانهی خیابان، نشان دادند نپوشاندن موی سر، آسمان را به زمین نخواهد آورد.
مدتی پیش در خیابان انقلاب واقعهای رخ داد که خبرش با سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و آوازه آن در تمام کشور پیچید. زنی در سکوت و آرامش کامل، روسری سفید خود را به چوبی آویخته بود و چوب در دست، بر بلندایی ایستاده بود تا باد لابهلای گیسوانش بپیچد. نه کسی این فرد را میشناخت، نه کسی برای چنین کنشی فراخوانی داده بود؛ حتا تا روزها بعد از این واقعه، پیامد این کنش در هالهای از ابهام بود و کاربران فضای مجازی که حالا این فرد را با عنوان «دختر خیابان انقلاب» خطاب میکردند، نگران و پیگیر سرنوشت او بودند. در نهایت اخیرا خبر رسید او که نامش ویدا موحد بوده است، ابتدا دستگیر شده و اکنون آزاد است.
امروز سه فرد دیگر دست به کنش مشابهی زدهاند. هر سه فرد باز هم ناشناس، باز هم بر بلندا، باز هم چوبی با روسری در دست، باز هم در آرامش. یکی در همان نقطه که ویدا موحد ایستاده بود، دیگری در میدان فردوسی، دیگری حد فاصل این دو، چهارراه ولیعصر. امتداد یک اعتراض نمادین، آرام و مسالمتآمیز مدنی به نقض حق انتخاب آزادانه پوشش زنان از سوی حاکمیت و اجبار نوع خاصی از پوشش به آنها.
بررسی کوتاه ماهیت نمادین این سه کنش شاید خالی از لطف نباشد. یکم: همه از پارچهای استفاده کردهاند که کاربردش تا لحظه وقوع کنش، پوشاندن موی سر بوده است؛ بارزترین نماد پوشش اجباری. سه نفر از پارچه سفید رنگ که از منظری نمادین همواره پیام صلح و آرامش با خود داشته.
دوم: همه آنها در مهمترین خیابان تهران، انقلاب، اقدام به این کنش کردهاند. خیابانی که از منظر تاریخی شاهد اساسیترین و تاثیرگذارترین کنشهای خیابانی بوده است و از این جهت و جهات دیگر از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. انتخابی دقیق که بازتاب کنش آنها را چند برابر کرده و بر اهمیت آن میافزاید. آنها در خیابانی ایستادهاند که تمام اقشار جامعه از آن میگذرند. عدم واکنش قهرآمیز مردم خود نشان واضحی است از آنکه این کنش مقبولیت عام دارد و اینان که دست به اعتراض زدهاند نه اقلیتی کمشمار، که نماینده خیل عظیمی از اقشار متکثر جامعهاند.
سوم: آرامش و سکوت آنها امر مهمی است. آنها خواسته مشخصی دارند، برای بیان و رسیدن به آن فریاد میزنند ولی لب نمیگشایند؛ فریاد حرکتوار آنها چنان بلند و رساست که همگان از آن آگاهی مییابند. آنها به دور از هرگونه هیاهو دست به این کنش اعتراضی زدهاند و از این رهگذر نشان دادهاند به دنبال جنجال نیستند و تنها خواستار استحقاق حقوق حقهی نیمی از جامعه که خود نیز بخشی از آن هستند، زنان، میباشند.
آنچه رفت ارزش مضاعف این اعتراضات نوین را نشان میدهد. دختران خیابان انقلاب ستایش برانگیزاند از آن رو که پس از سالها نقض حق، دست به اعتراض زدهاند، اعتراضی که برخاسته از بطن جامعه است.
دختران خیابان انقلاب بر بلندا ایستادهاند؛ البته برای آنکه اعتراضشان بیشتر دیده شود به چنین تفاوت ارتفاعی نیاز بوده اما در این اعتراض (که دستکمی از یک پرفورمنس آرت تاثیرگذار ندارد) سه نفر بر بلندای مخاطرهانگیزی ایستادهاند: جعبه تقسیم برق. اختلال کوچکی در این سازهها، میتواند برق را به کل بدنه فلزی منتقل کند و لمس این سازه در چنین شرایطی، میتواند عواقب جبرانناپذیری در پی داشته باشد. چرا آنجا؟ شاید به این دلیل که با این انتخاب، آنها در صددند بگویند فشار این اجبار و تحدید آزادی آنان را به جایگاهی رسانده که برای اعتراض به آن – در حالی که اعتراض فینفسه امری خطرناک و مخاطرهآمیز برآورد میشود – از تضاعف خطر باکی ندارند و آن را به جان میخرند. دختران خیابان انقلاب، بر بلندای مخاطرهآمیز اعتراض و بر بلندای استضعاف آن مخاطرات ایستادهاند؛ جایگاه آنها بر بلندای کنشگری، از تمام ما رفیعتر است.
آنها قابل احتراماند به این دلیل که اعتراضی آرام و مسالمتآمیز را به شیوهای نوین، رسا و کوبنده به منصه ظهور رساندهاند. دختران خیابان انقلاب اهمیت دارند زیرا اعتراضی که هر ثانیه در جامعه زمزمه میشود را با گامی به جلو، وارد فضای رسمی کردند. آنها قابل توجهاند زیرا با برداشتن روسریهای خود در میانهی خیابان، نشان دادند نپوشاندن موی سر، آسمان را به زمین نخواهد آورد.