جایگاه فلاکت باری که جامعه را بدان کشانده
محدویتهایی که جمهوری اسلامی به بهانه اسلام و مذهب و جهت کنترل بر مردم تاکنون بر جامعه اعمال کرده، همگی و یکسر به ضد خود تبدیل شده؛ از حجاب اجباری تا فشار بر جوانان و روابط آنان، از آزادی بیان تا سرکوب فعالیتهای اجتماعی، خبرنگاری، دانشجویی، هنری، کنسرت و غیره… اکنون اوج این ضدیت در گسستگی مردم از ارتجاع مذهبی و اقدام برای تغییر نامهای مذهبی خود و درماندگی رژیم با اعلام محدودیتهای جدید برای این کار پدیدار گشته است.
مردمی که یا برای روزه نگرفتن در ملاءعام کتک خوردند یا شاهد روی زمین کشیده شدن دختران توسط یک عده مزدور قلدر به خاطر نمایان شدن تار مو شدند، جوانانی که به خاطر شرکت در جشن تولد، میهمانی و رقص و شادی کتک خوردند، بازداشت شدند و مجبور به پرداخت جریمه شدند، عروس و دامادی که جشن عروسی شان به عزا تبدیل شد، زیرا رعایت “موازین اسلامی” رژیم را نکردند، همه و همه جامعه را آنچنان از دین و آیین حکومتی بیزار کرده که می خواهد حتی نامهای مذهبی خود را تغییر داده و اسمی سکولار بر خود بگذارد.
یک روز علم الهدی گفت “کنسرت بی بند و باری و مطرب بازی است”، همریشان او هم در دیگر شهرها به دنبال او ناله و شیون سر دادند که چرا مسجدها خالی شده اند. حجت الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، فریاد برآورد هیهات که جامعه سکولار شده و نهضت مسجد سازی راه انداختند. حجت الاسلام محسن قرائتی گله کرد که شهرکهای جدیدی در کشور ساخته می شود، ولی هیچکس حاضر نیست در آن منطقه مسجد بسازد. گفتند مدرسه اسلامی شود، دانشگاه اسلامی شود، ادارات اسلامی شود.
حال جامعه آنقدر از این شارلاتان بازیها بیزار شده که دیگر اسمش را هم نمی خواهد نشانی از آن داشته باشد.
در قواعد جدید رژیم داعشی امکان تغییر نامهای مذهبی ممنوع شده، مگر آنکه یک نام مذهبی با نام مذهبی دیگری جایگزین شود. بنابراین شهروندان از این پس حق تغییر نام یا انتخاب نام دلخواه خود برای فرزندان شان را ندارند. البته نگران نباشید، تغییر نامهای “غیرمذهبی و غیرمتعارف” مانعی ندارد، فقط نامهای مذهبی را نمی توان به غیر مذهبی تغییر داد.
اینجا همان قهقرایی است که جامعه، رژیم جمهوری اسلامی را بدان کشانده است؛ دوزخ فلاکت باری که در آن مردم به استبداد دینی و همه نمادهای آن پشت کرده و آن را گام به گام از زندگی خود بیرون می کنند