1779357_602547833154130_1921147712_n

اگر دین را امری خصوصی بدانیم ، ایرادی ندارد که و اصلا اهمیتی ندارد که هرکس چه دینی دارد. بگذارید در خانه هایشان شیعه باشند، اما کسی حق ندارد دین و طرز فکر خود را در زندگی اجتماعی و در سیاست وارد نماید. امروز مردم ما از اسلام، از آخوند و از مدیران دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی متنفرند و بقول حاج آقا انصاریان ، اگر قدرت از دست اینها گرفته شود دمار از روزگار آخوند در خواهد آمد. اما اطرافیان آخوند چطور؟ آیا راه حل آینده ایران حذف فیزیکی اسلام و مسلملنان است؟

این رژیم تا ابد که پایدار نخواهد بود.

رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی غرق در فساد و تباهی است. هر قدر هم که تلاش کنند، بالاخره روزی سقوط خواهد کرد. این رژیم نه در داخل طرفدار دارد و نه در خارج . اگر فضای امنیتی و بگیر و ببند و زندان اوین نبود، بسیار زودتر از اینها شاهد سقوط جمهوری اسلامی بودیم. اگر در سال ۸۸ اندکی از جنبش براندازی حمایت شده بود ، تکلیف جمهوری اسلامی یکسره می شد. امروز هم هر کسی می داند که پایداری رژیم جمهوری اسلامی بسته به چیزی جز بسته بودن فضای داخلی و زد و بند نفتی با اربابان خارجیش نیست.

روزی این رژیم خواهد رفت. خود ملایان چنین برداشت کرده اند که با پایان رژیم اسلامی ، دودمان آخوند بر باد و پرونده اسلام و تشیع خرافی در ایران بسته خواهد شد.

آخوند انصاریان می گوید : « بعد از ۱۵۰۰ سال حکومت را گرفتیم. برای حفظ این فرصت باید از هر وسیله استفاده کنیم؛ چون اگر دوباره این حکومت و اسلحه را از ما بگیرند، دماری از روزگارمان در بیاورند که نتوانیم جبران کنیم!»

توهین به شخصیت ایرانیان وسیله روضه خوانها

وقتی یک روضه خوان مطابق روایتی می گوید که شیری برای وضع حمل نزد موسی ابن جعفر آمد تا درد زایمان همسر شیر! کمتر شود…. چه توهینی بیش از این به مردم ایران؟ این مردم ایرانند که چنین دروغگویانی بر جان و مال و ناموسشان مسلط هستند.

دین وسیله کسب آخوند بود. امروز بیش از این هم شده است. دین شده است وسیله استیلای بر روان و آبروی مردم. آبروی مردم ایران رفته است. چه شد که پس از چهار دهه به این فلاکت و بی آبرویی رسیده ایم؟ چه شد که در داخل و خارج ایرانی بودن یک شرم و ننگ تلقی می شود ؟ آیا جز این است که با حاکم شدن خرافات ، دروغ و ریا بر ما ، بدین جا رسیدیم؟

 

جایگاه تشیع و دین در روز آزادی ایران

گروهی از مردم ایران چه بخواهیم و چه نخواهیم شیعه هستند و شیعه خواهند ماند. در سکولاریسم و آزادی بیان ، نمی توان و نباید که در امور شخصی افراد دخالت کرد. بنابر این اگر دین را امری خصوصی بدانیم ، ایرادی ندارد که و اصلا اهمیتی ندارد که هرکس چه دینی دارد. بگذارید در خانه هایشان شیعه باشند، اما کسی حق ندارد دین و طرز فکر خود را در زندگی اجتماعی و در سیاست وارد نماید.

اما زمانی که دیگر شیعه بودن سودی به جیب چاپلوسان و پاچه خواران نرساند، بسیاری از همین مگسان گرد شیرینی که امروز به امید جیره و نان دزدی به گرد آخوندهای قدرتمند حلقه زده اند ، بدور نیروی قدرت جدید حلقه خواهند زد! یعنی اینکه گروه زیادی از کسانی که امروز سنگ ائمه و سید الشهدا را به سینه می زنند ، بدون شک در آینده ایران هم ناگهان با چرخش قهرمانانه سنگ ایرانیت و کوروش و ملی بودن را به سینه خواهند زد!

اگر دین را امری خصوصی بدانیم ، ایرادی ندارد که و اصلا اهمیتی ندارد که هرکس چه دینی دارد. بگذارید در خانه هایشان شیعه باشند، اما کسی حق ندارد دین و طرز فکر خود را در زندگی اجتماعی و در سیاست وارد نماید.

پرهیز از تفرقه و درگیری

امروز مردم ما از اسلام، از آخوند و از مدیران دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی متنفرند و بقول حاج آقا انصاریان ، اگر قدرت از دست اینها گرفته شود دمار از روزگار آخوند در خواهد آمر. اما اطرافیان آخوند چطور؟ آیا راه حل آینده ایران حذف فیزیکی اسلام و مسلملنان است؟

آنچه مایه ترس و نگرانی نگارنده و بسیاری دیگر از هموندان است اینکه چگونه می توان جامعه از هم گسیخته و به نفرت آلوده ایران را بسوی یک هدف رسانید تا حکومتی آزاد و سکولار ، بدون دخالت مزیت دینی و یا نژادی تشکیل شود؟

فضای امروز ایران متکثّر است. گروه زیادی با توجه به ستم و فساد امروز رژیم اسلامی حول خانواده پهلوی جمع شده اند و از شاهزاده رضا پهلوی حمایت می کنند. شاید اولین نشانه های این موضوع را می توان در همایش میلیونی ۷ آبان بعنوان روز کوروش دانست.

اما هنوز هم گروههای چپی دوران انقلاب کم نیستند. اما هنوز هم گروه زیادی بخصوص نسلهای گذشته از شاه و خانواده او نفرت دارند. این گروه نمی توانند در آینده ایران موفق باشند ، چون هدف مشخصشان یعنی سقوط پهلوی برای بسیاری از مردم ایران نخونما و بی اهمیت است.

گروه اسلامگرایان هم به هر حال خواهند بود. آشکار نیست چه شمار از مردم ایران به اسلام بعنوان مکتب زندگی نگاه می کنند. مشخص نیست چون امروز بسیاری از روی چاپلوسی رژیم در سفره اسلام و پای منبر آخوند نشسته اند. یعنی بدون وجود سفره جمهوری اسلامی از شمار اسلامگرایان چاپلوس بشدت کاسته خواهد شد.

بی نظمی میان مردم ایران به نفع این حکومت بوده و هست. اما پس از سقوط این رژیم چه امروز اتفاق بیافتد و چه صد سال دیگر ، این بی نظمی و تفرقه باید کنترل شود.

شاهزاده رضا پهلوی چرا از اسلام دفاع کرد؟

گروه بسیاری از مخالفان رژیم بشدت به شاهزاده حمله کردند و اتهام زدند . بسیاری در توهینهایشان از اینکه شاهزاده شعارهای ضد اسلامی و ضد عرب را نقد کرده است به انواع فحاشی و تهمت روی آورده اند. در سال ۸۸ دهها نفر کشته شدند و به گزارشهای مختلف بیش از ۸۳۰ نفر فقط قطع نخاع شده اند. اما آیا نفرت ما از رژیم اسلامی باید به تفرقه و برادرکشی بدل شود؟

reza-pahlavi

شاهزاده چه گفت؟ آیا شاهزاده باید بر طبل اختلاف قومی و دینی بزند؟ جایگاه وزارت اطلاعات رژیم اسلامی در این همایش ملی که بهانه اش کوروش بزرگ بود، چیست؟ آیا وزارت اطلاعات بیکار نشسته است تا مردم به کوروش درود بفرستند و به آرامی اسلام را از زندگی خود بیرون کنند؟ خیر!

وزارت اطلاعات رژیم اسلامی از هر شعار تجزیه طلبانه و فاشیستی حمایت می کند تا میان اپوزسیون اختلاف ایجاد کند. این رژیم بدون شک در مخالفان خود نفوذ کرده است تا اپوزسیون را منحرف کرده و به دعوای داخلی مشغول نماید. امروز تنها گزینه موجود برای حذف رژیم اسلامی ، رهبری شاهزاده رضا پهلوی است. اگر گزینه دیگری سراغ دارید بما بگویید. شاهزاده رضا پهلوی سعی دارد که همه ادیان و همه اقوام را زیر یک پرچم و زیر یک شعار قرار دهد. پس هرگونه دشمنی مذهبی و اختلاف دینی راه بجایی ندارد. اینجاست که باید گفت: اگر قرار است فاشیست اسلامی برود و فاشیست ملی بیاید ، همان بهتر که رژیم تغییر نکند!

منبع: فضول محله