تا آمدن خمینی، ایران ما کشوری خوش نام بود وبا اکثر کشورهای جهان روابط حسنه ومسالمت آمیزداشت. ازآن پس سیاست نادرست، توسعه طلب وسخنان تحریک آمیزوخسمانه خمینی موجب سردی روابط با اکثر آنها شد ونتیجه آن حمله قوای نظامی عراق به کشورما بود که پایه های لرزان جمهوری اسلامی را محکم کرد.
تحول فرهنگی بشربا تبادل تجربه ها، اندیشه ها، ابرازعقیده وانتقاد ازرفتار، کردار، کارها ونحوه انجامشان آغاز شده، بمرورزمان نهادینه گشته است. با یکجا نشینی وشکل گیری روستاها و شهرها و کشورها افراد بشر به همدیگر نزدیکترشده، درجوامعشان منافع معنوی یا مادی فیمابین دوستی و دشمنی هارا رقم میزند. برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه کافیست آنچه را که برخود نمیپسندند، بر دیگران روا ندارند و به حریمشان تجاوز نکنند.
آزادی وبرابری حق مسلم هرانسان است. رعایت آزادی وحقوق انسانی مهم ترین اصل رشد ونموکودکان به افرادی آرام، متعادل وآزاده میباشد. افرادیکه ازآزادی، برابری، شان، مقام وحقوق انسانی بهرمندند، در واقع به محدوده ومرزآزادی وحقوق دیگران آگاه بوده و میدانند این محدوده هنگامی پایان میابد که به آزادی وحقوق دیگری تلاقی کند. لذا احترام به آزادی، حفظ حرمت وحقوق دیگران، به دوستی و خلاف آن به دشمنی ها میانجامد. افراد این چنین جوامعی حکومت هائی تشکیل میدهند که گرایش به کشورگشائی وتجاوز به دیگران ندارند.
دردنیای امروز؛ دیپلماسی پنهانی وماکیاولی مدتهاست به دیپلماسی شفاف و مسالمت آمیزتغیر کرده. بسیاری کشورها امکانات و روشهای جدیدی برای آشکار کردن وحفظ منافعشان بکار میبرند. آنچه که دراین شرایط اهمیت دارد احترام به منافع ملی، گفتمان و تعامل بعوض تقابل و بهره کشیدن است، که بیک اصل انکار ناپذیرتبدیل شده.
از اینرو، روابط کشورهای جهان را باید در حد و حدود منافعشان سنجید، لذا به هیچ وجه نمیتوان ازدوستی یا دشمنی آنها سخن گفت. گاهی منافع مشترک نامتوازن، سوءتفاهم ها درروابط فیمابین، پیش داوریها وسخنان نادرست وتحریک آمیزموجب سردی وروابط خسمانه میشود. گرچه با مذاکراه، تفاهم ومسالمت مسائل را میتوان بررسی و برطرف کرد، اما گاهی فرصت طلبی یا خودبزرگ بینی انگیزه ای برای مخاصمه، جنگ و جدال شده وفاجعه میآفریند. منافع مشترک کشورها یکی ازدلائل حمایت آنها از یکدیگر است. یک نمونه از مصادیق منافع مشترک حکومت اسلامی درایران و روسیه در موضوع سوریه است که پیروزی دراین میدان برای خامنه ای و اسد بسیار حیاتی بوده و می تواند بقاء هردو را تحت حمایت روسیه تمدید کند.
درشرایط کنونی روسیه به یکی از بازیگران بزرگ امنیتی درخاورمیانه تبدیل شده وخامنه ای نمی خواهد به حوزه نفوذ مسکو آسیب یا خدشه ای برسد. درحقیقت، خامنه ای می خواهند بیشترین استفاده را برای حفظ ولایت فقیه از شریک امنیتی خود ببرد. این درحالی است که محور شراکت با روسیه درمنطقه در حال گسترش است و این احتمال وجود دارد که ادامه اقدامات خصمانه درمنطقه شروع جنگ با عربستان سعودی را موجب شود، که عوافب آن قابل پیشبینی نیست.
تا آمدن خمینی، کشور ما با اکثر کشورهای جهان روابط حسنه ومسالمت آمیزداشت و از آن منافع بسیاری حاصل میشد. از آن پس سیاست نادرست، توسعه طلب وسخنان تحریک آمیزوخسمانه خمینی موجب سردی روابط با اکثر آنها شد ونتیجه آن حمله قوای نظامی عراق به کشورما بود که پایه های لرزان جمهوری اسلامی را محکم کرد.
امروز اختلافات و درگیری های 38 ساله حکومت فقاهتی ایران وعربستان، در یمن و سوریه بسیار جدی و دامنه دارشده اند. عربستان خود را ملزم به سرنگونی بشار اسد رئیس جمهور سوریه وهمپیمان نزدیک حکومت فقاهتی ایران می داند. حکومت فقاهتی هم خود را قیم و بانی شیعیان یمن، سوریه و لبنان تلقی میکند و آنچه را که در داخل ایران مورد احتیاج ملت است دریمن، سوریه وبرای حزب الله لبنان هدیه میبرد.
در شرایط کنونی دو حکومت متخاصم ترجیح می دهند که جنگ رسانه ای در بین دو کشور فروزان باشد. کمترین سطح این اختلافات افزایش نقد از یکدیگر در رسانه هاست. در چند زمان اخیر شاهد حملات تند و تحریک آمیزخامنه ای وهوادارانش به حاکمان عربستان علیه یکدیگر میباشیم. در این جنگ هر دو کشور متحمل زیان می شوند که از جمله، تاثیرگذاری منفی آن به روابط مستقیم تهران و ریاض با دیگر کشورهای اشاره کرد. این خود موجب تشدید اختلافات شده و تنش بین دو حکومت به نقطه اوج خود رسیده، عربستان بارها تهدید به دخات در سوریه کرده و براین کار اصرار ورزیده و بارها خواستار اعزام نیروهای ویژه خود به سوریه شده است. چه بسا این اعزام پنهانی صورت گرفته است. ازاینرو دخالت نظامی عربستان در سوریه بطور آشکاراجتناب ناپذیر بوده و این موضوع می تواند عربستان را در مقابله با ایران در جنگ سوریه قرار دهد، به گونه ای که احتمالا رویاروی نظامی بین آنها بوجود آید.
هردو حکومت با مشکلات بسیاری در داخل کشور دست بگریبانند. نشانه هائی برتزلزل اقتصادی عربستان مشهود است. دولت عربستان تصمیم به صرفه جویی وکاهش هزینه ها گرفته. حقوق کارمندان دولت را کاهش داده همچنین کمک های و تعرفه های یارانه ای برداشته. گرچه 20 درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. از طرفی تعرفه های ویزا و عوارض ورودی و عوارش گمرکی را افزایش داده و یارانه سوخت را برداشته. این رویکردها اثرات منفی بر جامعه خواهد گذاشت؛ چرا که این کارها بدون اعتراض ادامه نخوامد داشت. در ایران 50 درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند و 95 درصد استرس معیشتی دارند. بطوریکه در ایران؛ ازداخل حکومت هشدار نزدیک بودن فروپاشی نظام میرسد. در صورت آغاز جنگ، حکومت هردو کشور با ایجاد فضای جنگی میتوانند معترضین و ناراضی ها را قلع وقم کنند وزمان بخرند.