حزب سکولار دمکرات ایران

 

bastar

برکسی پوشیده نیست که اوضاع ایران وشرایط منطقه خاورمیانه بشدت بحرانی و خطرناک است. حکومت اسلامی، روسیه و آمریکا همراه با اروپا در سوریه میجنگند. درحالیکه اموراقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورما دستخوش تحولات نابود کننده ایست، حکومت اسلامی میلیاردها دلار در سوریه هزینه کرده ومیکند. حاکمان دزد، دروغگو وایران ستیز، درحکومتی امام زمانی با بذل و بخشش ها، دزدیها ومدیریت نادرست به کشورگشائی پرداخته، به دشمن سازی مشغولند. پرونده های اختلاسهای هزار میلیاردی، دکل ها و نفتکش های گم شده، بابک زنجانی ها، رضا ضراب ها و احمدی نژاد ها، سعید مرتضوی ها و امثال خاوری های ریشو و چفیه پوش و برادران قاچاقچی، که میلیاردمیلیارد دزدی می کنند، منابع ملی رو چپاول وحیف و میل کردند، سهم خامنه ای وپسرش مجتبی را هم میدهند، دستهاشانرا هم میبوسند، آزادانه میگردند، حق صدر نشینی هم دارند. اما ملت ایران در چه وضعیتیست؛ چند هفته پیش علی اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت در جلسه ستاد سازماندهی امورجوانان با اشاره به گزارش آسیب های اجتماعی، گفت: در حال حاضر سی درصد مردم کشور گرسنه اند ونان برای خوردن ندارند واین آماررا وزارت رفاه هم تائید میکند. او اضافه کرد سالانه ۷۰۰ هزارنفردرایران به دلیل هزینه های درمانی ورشکست میشوند و مسئله آسیب های اجتماعی در حوزه سلامت مردم یک مورد نو پدید است به طوریکه علت ۵۵ درصد بیماریها، علل اجتماعی وتغذیه ای دارد. ازطرفی شصت درصد مردم ایران زیرخط فقرند و95 در صد مردم استرس معیشتی دارند. درحکومت امام زمانی علی خامنه ای، فقر و درماندگی به جائی رسیده که آگهی های بی سابقه فروش چشم، کلیه، کبد و مغزاستخوان ، دیوارهای شهرها را تزئین میکند. درحالیکه اکثریت بزرگی از مردم بعلت فقرودرماندگی، مغز استخوان، چشم، کبد و کلیه خود را به حراج میگزارند، غارتگری سرداران، وزیران، وکیلان بی وجدان و دزد حکومت اسلامی افزایش نشان میدهد. برای مثال سردارشهردار قالیباف حاتم طاعی وار «خانه‌های نجومی» به اطرافیان و یک مشت دزد وبی شرف، هدیه میکند. حالا چقدر خودش وفک وفامیلش هدیه گرفتند را باید از امام زمان پرسید.      

به باور من بستری برای سیاست ملی در ایران امروز وجود ندارد، چراکه “آزادی” و “حاکمیت مردمی” بسترسازومهیا کننده ای برای سیاست ملی میباشد. منظورازحاکمیت مردمی همانا دمکراسی میباشد که 2600 سال پیش در یونان و شهر آتن متولد ومتداول شد. واژه یونانی دمکراسی از ترکیب دموس یعنی مردم و کراسی بمعنای حاکمیت یا قدرت تشکیل شده و میتواند بازدارنده استبداد ودیکتاتوری گردد. حاکمیت مردم و انتخاب اصلح یا شایسته سالاری محدود ومنوط به انتخاب مردم است وتضمینی برای تبلورسیاست ملیست. سیاستی که در راستای رفاه، امنیت وآرامش جامعه مدنی بی شائبه رفتارکند. سیاست ملی درحکومتی ملی منتخب مردمیکه حاکمیت با آنان است برای حفظ منافع و منابع ملی شکوفا میشود وخدمتگزارجامعه مدنی میگردد.

خمینی 38 سال پیش حاکمیت را از مردم گرفت و یک استبداد ازهمان قماشی که کلیسای کاتولیک هزار سال اروپا را به اسارت گرفت بود (معروف به قرون وسطی مسیحی) برپا کرد. خمینی با خدعه وتزویراستبداد دینی-مذهبی را سیاسی کرد وبا رفراندومی عوام فریبانه، از دل آن جمهوری اسلامی که نه جمهوری و نه اسلامییست بیرون کشید. او ایرانیانرا گرفتار استبدادی سیاه بنام ولایت فقیه کرد که بمراتب پرمخاطره، مخرب و فاسد تر از استبداد سیاسی شد. ریشه مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایرانی را باید در فساد و استبداد دینی-مذهبی- سیاسی خمینی جستجو کرد. او میگفت به جهنم که مغز ها از ایران میروند، ما متخصص نمیخواهیم بلکه متعهد میخواهیم. یا اینکه این اقتصاد کنونی ما خره. اقتصاد باید اسلامی باشد که شد. برای او اهمیت نداشت که هر نادانی با حقه بازی خودرا متعهد نشان بدهد و پست و مقام بگیرد. با فتوای او  مدیران لایق و متخصصین را تبعید، زندان و اعدام کردند. بجای آنها تبهکاران و ندانم کاران مؤمن نما و داغ مهر بر پیشانی را برکارهای بزرگ گذاشتند. با این روش راه را برای جاهلین، جنایتکاران و دزدان بظاهر متعهد باز کردند.

پرونده فساد حکومتی، دولتی ومردمی در حکومت اسلامی خیلی عمیق‌تر، ریشه دارتر، و هولناکتر از شواهدی که دیده میشود. جکومت اسلامی جامعه مدنی را بقدری بطرف آلودگی و پلیدی رهبری و هدایت کرده که تن دادن به هر کار و ذلتی برای امرار معاش عادی شده و منش، اخلاق و ادب رو به قهقراست. دین فروشان، سوداگران مذهب وهواداران ریش و چفیه دار نظام حاکم، بنام الله، خیانت، جنایت و فساد را آنچنان درسپهری عمومی، به اَشکال گوناگون متداول کرده اند که دیگر به زشتی وقبح آن توجه نمیشود، حتی بسیاری آنها را گناه نمیدانند وکارنیک تلقی میکنند. این نشانه ای ازروان پریشی، بیماری وعدم تعادل روحی مردم در حکومت اسلامی است، که باید همه گونه فشار را تحمل کنند و دم بر نیارند، برای سیر کردن فرزندانشان به هر کاری تن در دهند. بیماریهائی که در نتیجه سرکوب، فشار و استبداد حکومت اسلامی ایجاد میشود، درمانش بسیار دشوار، حتی نا ممکن بنظر میرسد. ازطرفی همه از بالا به پائین در وحشتند. چرا که همه خلافکار و گناهکارند و در حکومت وحشت اسلامی امنیت هم ندارند. کسانی که هنوز ازاین موضوع عبورنکرده وبه این فاجعه پی نبرده اند، در پیچ خم وعده های دروغین، ظاهرودکور اسیون فریبنده حاکمان وگردانندگان جامعه بیمار ایران گرفتارند. آنها بجزدامن زدن به توهمات و دادن آدرس اشتباه نقش دیگری را ایفا نمیکنند. تا هنگامیکه استبداد دینی- مذهبی-سیاسی حکومتگران اسلامی درایران ریشه کن نشود، استبداد، فساد و جنایت کماکان خاتمه پذیر نیست. تا دام این استبداد بسیارچهره برچیده نشود درمان افسردگی، سرخوردگی و پریشانیهای جامعه مدنی ممکن نخواهد بود. بدون رهائی از استبداد مذهبی-سیاسی، ایجاد بستری برای سیاست ملی مقدورنیست. برای مقابله با استبداد مذهبی-سیاسی، آگاهی ازفاجعه ایکه گرفتارش هستیم بطور محدود کافی نیست، بلکه روشنگریها میباید عمیقا و کاملا شفاف انجام بگیرد. مردم بویژه کسانیکه خود شانرا روشنفکر معرفی میکنند باید به این نتیجه برسند که سکوت و بیتفاوتی در مقابل حکومت اسلامی و استبداد سیاسی- مذهبی ولایت فقیه بعنوان پشتیبانی از آن تلقی میشود. آنانیکه مکرر به ایران آخوند زده سفر میکنند، باید بدانند که حکومتگران آنها را یار و یاور خود تلقی میکنند. سکوت و بیتفاوتی بقاء ولایت فقیه را تضمین میکند. امروز بحرانی بودن اوضاع ایران، شرایط تغیرنظام را مهیا کرده وحکومت اسلامی وحشت زده درصدد چاره جوئیست. بنظر میآید که خامنه ای با سخنان تحریک آمیزش عربستان سعودی را به جنگ و حمله تشویق میکند. امیدوار است که بتواند با ایجاد فضای جنگی بر بحران کنونی غالب شده ومخالفینش را قلع وقم کند، همانطوریکه خمینی در جنگ عراق با منقدین، معترضین و مخالفینش رفتار کرد. بیگانگان هم امیدوارند آتش این بحران با جنگ و جدال دامان میهنمان را بگیرد تا ایران را پاره پاره کنند. بیگانگان همیشه در صدد بهربرداری از منافع ملی ما بنفع خودشان بوده درصدد تجزیه ایرانند. مزدورانی وطن فروش هم به آنها دراین خصوص کمک بیدریق میکنند وبرای تجزیه ایران نقشه های آنها را اجراء میکنند.

مدتهاست که مدعیان حق وحقوق قومهای ایرانی بکمک بیگانگان خواستار حکومت فدرال برای ایرانند. طبق اسناد ویکیلیکس منتشر شده در روزنامه های آمریکائی و اروپائی مثل، واشینگتن پست وفیگارو، بعضی ازآنها با موساد و سی آی ای همکاری کردند و میکنند، کمک های مالی گرفتند و میگیرند. با گردهم آئی، تشکیل کنگره، بحث و گفتگو و نوشتار های زیرکانه حکومت فدرال راحلال مشکلات تمام مردمان ایران معرفی میکنند. میگویند؛ حکومت فدرال استانی، آزادی، برابری و دمکراسی را یکباره در سراسر کشورگسترش داده، همه کس به حق وحقوق خودش میرسد. جالب اینجاست؛ بعد از مدتی که روشنگریها وآگاه شدن مردم، خطرات حکومت فدرال در ایرانرا برملا کرد، آنها به حکومت نامتمرکز یا غیرمتمرکزپناه بردند ومیگویند حکومت ایران باید به حکومت استانی تبدیل بشود تا آزادی و دمکراسی برقرار گردد. در تائید این لاطائلات، رادیو تلویزیون ها بویژه نوع اینترنتی، با تعریف و تمجید از فوائد چنین حکومتی در ایران به این ترتیب برای هشتاد میلیون ایرانی تکلیف تعین میکنند. ضمنا اقوام ایرانی را بقول استالین دیکتاتوراتحاد جماهیر شوروی، ملت ها یا ملیت ها معرفی میکنند. در صورتیکه ملت، کلیه افراد یک کشورتابع یک حکومت مشترکند و ملیت هویت افراد یک ملت است. در ایران چندین ملت و ملیت هرگز وجود نداشته و ملت ایران ازجمیع مردمان ایرانی که چند هزارسال کنارهم زندگی کردن اند تشکیل شده و ملیت آنها ایرانی است. بله با تحریف، تغیر و سوء استفاده از نام و نشان و واژه ها سعی میکنند برای مقاصد شومی که نهایتا تجزیه ایران راهدف دارد، به مردم آدرس عوضی بدهند. مثل اینکه بگوئیم کشورهای ایران باید حکومت فدرال داشته باشند؟ کشور سرزمینی با مرزهای مشخص، تشکیلات سیاسی و قانون اساسی معین است، که در سازمان ملل ثبت شده و در دنیا بعنوان یک کشور شناخته شده است. پس همانطوریکه بیک استان نمیتوان کشورگفت، یک قوم را هم نمیتوان ملت یا ملیت خطاب کرد. رژیم آخوندی هم از این مقوله استفاده میکند و میگوید اگر ما برویم ایران تجزیه ونابود خواهد شد. درصورتیکه خود نابود کننده ایران وفرهنگ ایرانیست. باید متوجه بود که حکومت آخوندی وقدرتهائیکه مدعای منافعی در منطقه میباشند، برای حفظ قدرت، نفوذ، موقعیت و منافع شان تا سر حد نابودی سرزمین ما پیش خواهند رفت. آنها منابع زیرزمینی، نفت وگازما را میخواهند و حکومت آخوندی بقاء نامیمون خود را. از آنان انتظارو توقعی جزاین نباید داشت. نمونه بارزش، بلائیست که گریبان مردم افغانستان، عراق وسوریه را گرفته و بانداز کافی گویاست. اخیرا عربستان سعودی، ترکیه و آذربایجان شمالی یا منطقه آران که در گذشته جزء ایران بوده، به حامیان تجزیه خواهان ایران اضافه شده است. آنها برای تجزیه ایران دلارهای بسیاری هزینه میکنند. برماست که وطن فروشان و خائنین به تمامیت ارضی و یک پارچگی ایران را رسوا کنیم ودراین راه هیچگونه اغماضی روا نداریم، حتی آنانیکه به مکه میروند و حاجی میشوند.