فساد، امروز دیگر مالی نیست بلکه جانی شده است یعنی روح و روان و اخلاق عمومی را بیمار کرده است. پرونده فساد بسی عمیقتر، ریشه دارتر، سختتر و خطرناکتر از پرونده قتلهای زنجیرهای است.
فساد و رشوه پیوندهای اجتماعی را سست و احساس تعلق اجتماعی و نیز امنیت روانی را فروپاشیده و یکی از دلایل رشد آمار طلاق و خودکشی را در همبستگی آماری میان نرخ فساد و نرخ طلاق و خودکشی باید جستجو کرد.
امروز وقتی در سپهر عمومی، اَشکال گوناگونی از فساد جریان دارد و قبح آن ریخته و برای بسیاری از افراد، دیگر گناه به شمار نمیآید بلکه عین ثواب و صواب است، نشان می دهد که جانها مبتلا شدهاند و درمانش، کار دشوار و «ممتنع نما»یی است.
صرف نظر از چگونگی رسیدگی قضایی به پروندهها و پرسشهایی که وجود دارد این آمارها غیر از آمار قاچاقهای نجومی از مبادی و اسکلههای رسمی و نیمه رسمی و غیر از رشوه در مقیاس گسترده و عمومی شده در همه بخشهای دولتی، قوای سهگانه، شهرداریها و بخشهای غیر دولتی است که قابل شمارش و آمارگیری نیست.
اگر در همین آسیای شرقی که چشم بادامیها، گوی توسعه و رشد اقتصادی را در همین دوره ۳۵ ساله جمهوری اسلامی ربودهاند و بدون رجزخوانی به دومین اقتصاد جهان تبدیل شده و به درآمدهای تریلیاردی رسیدهاند، وقتی فسادی در یکی از زیر مجموعهها رخ میدهد مسئول مافوق آن مجموعه خودکشی میکند اما در اینجا آب از آب تکان نمیخورد.
پرونده فساد بسی عمیقتر، ریشه دارتر، سختتر و خطرناکتر از پرونده قتلهای زنجیرهای است و ریشه مشکلات کشور در زمینه آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی را باید در همین فساد جستجو کرد. پرونده نمادین مرتضوی نماد ربط سیاست، فساد، نقض حقوق ملت و آزادیهاست. امروزه فساد قتل عام خاموشی را برعهده دارد که به نام آلودگی هوا، سوء مدیریت شهری، سوء مدیریت بانکی و چه و چه تمام میشود. آیا اینکه معاون اول رئیسجمهور از سیستماتیک بودن فساد میگوید حاکی از ساختارمندی و مافیایی شدن آن نیست؟
فساد اقتصادی جدای از فساد سیاسی نیست. قدرت رانتی و ثروت رانتی پشتیبان همدیگرند. اینهمه برجستهسازی فساد اقتصادی بدون اشاره به فساد سیاسی، خودش یک فساد است زیرا افکار عمومی را از حقیقت دور و گمراه میکند و تا هر نوع رانت و حق ویژه نابود نشود بستر فساد از بین نخواهد رفت.
نمیخواهم آهنگ یأس بنوازم اما اگر رئیسجمهور هم بخواهد بهطور جدی با فساد مبارزه کند او را لِه خواهند کرد و تنها راه، تکیه به جامعه مدنی است. البته این را هم میدانم که موانع اصلی رشد جامعه مدنی در جای دیگری نهفته است ولی روشن شدن همین مسئله هم خودش دستاوری در مبارزه با فساد است.