پوتین%201

پوتین زخم خورده است. برداشته شدن تحریم های ایران، حتی بیشتر از کاسبان سیاسی و اقتصادی تحریم ها در داخل کشور، روس ها و چینی ها را متضرر کرده است. روسیه کابوس برجام را به خواب هم نمی دید. برای پوتین که از بازگشت عقلانیت به حکومت ایران تا این حد ضربه خورده، چه هدیه ای بهتر از اینکه جریان باعث و بانی تحریم ها دوباره به قدرت بازگردد و برای تخریب دولتی که آشتی با جهان را به مردمش هدیه کرده، دست به کار شود؟ از همین روست که مقامات سیاسی و رسانه های روس ها با بیم و اضطراب عجیبی درباره انتخابات مجلس ایران سخن می گویند و نگران اند که آیا متحدان اقتدارگرای آنها در تهران، مجلس را هم مثل دولت از دست خواهند داد؟

پوتین زخم خورده است. برداشته شدن تحریم های ایران، حتی بیشتر از کاسبان سیاسی و اقتصادی تحریم ها در داخل کشور، روس ها و چینی ها را متضرر کرده است. چینی ها البته ضررشان کمتر است. کالاهای ارزان آنها همیشه خریدار و مصرف دارد. روسیه اما کابوس برجام را به خواب هم نمی دید. آتشی که میانه روهای دولت روحانی به جان کاسبی پوتین از تحریم ها زدند، ترکیه هم نزده است.

برای روسیه ای که از بازگشت عقلانیت به حکومت ایران تا این حد ضربه خورده، چه هدیه ای بهتر از اینکه جریان باعث و بانی تحریم ها دوباره به قدرت بازگردد و برای تخریب دولتی که آشتی با جهان را به مردمش هدیه کرده، دست به کار شود؟ از همین روست که می بینیم مقامات سیاسی و رسانه های همسایه شمالی، البته با ظرافت و شیطنت خاص روس ها، با بیم و اضطراب عجیبی درباره انتخابات مجلس ایران سخن می گویند و نگران اند که آیا متحدان اقتدارگرای آنها در تهران، مجلس را هم مثل دولت از دست خواهند داد؟

مردم شعار می‌دادند: سفارت روسیه، لانه جاسوسیه

همان روزهای اول اعتراضات سال ۸۸ بود، معترضانی که به خیابان آمده بودند شعار مرگ بر روسیه را در کنار شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. حمایت های دولت روسیه از کودتاگران و اقتدارگرایان آنچنان گسترده و علنی بود که مردم معترض در کوچه و خیابان شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر پوتین سر دادند. روسیه جزو اولین کشورهایی بود که انتصاب محمود احمدی نژاد را تبریک گفت.

سیزدهم آبان که سالگرد اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام است، در سال ۱۳۸۸ عملا به روزی برای محکوم کردن سیاست های مداخله جویانه روسیه در ایران تبدیل شد. شعار «سفارت روسیه/ لانه جاسوسیه» شعار مردمی بود که به کمک های علنی دولت روسیه به کودتاگران انتخاباتی در ایران اعتراض داشتند. هوادان جنبش سبز در مقابل سفارت روسیه در برخی کشورهای اروپایی هم تجمع اعتراضی برگزار کردند.

اتحاد اقتدارگرایان در جنوب و شمال دریای خزر

حمایت روسیه از محافظه کاران ایرانی مساله تازه ای نیست و البته این حمایت دلایل روشن سیاسی و اقتصادی دارد. اصلاح طلبان و معتدلین در سیاست خارجی طرفدار برقراری رابطه سالم با تمامی اعضای جامعه بین الملل و نرفتن زیر سلطه بلوک شرق هستند. در حالی که اقتدارگرایان ترجیح می دهند به نام سیاست نگاه به شرق، که ناکارآمدی آن دیگر برای همه محرز شده، به چین و روسیه باج بدهند تا در این میان خود نیز منتفع شوند؛ و در مقابل غرب را در نقش مترسک دشمنی که می توان از آن برای تحت تاثیر قرار دادن داخلی استفاده کرد، نگه دارند.

روسیه که همواره تلاش می کرد با محافظه کاری در مورد رقابت های داخلی ایران خود را بی طرف جلوه بدهد، پس از سال ۸۸ محافظه کاری را کنار گذاشت و از آن زمان تا کنون علنا از تندروهای حاکم در ایران حمایت می کند.

غربی‌ها غریبه‌اند؛ روسیه بر انتخابات ایران نظارت می‌کند!

حمایت روس ها از اقتدارگرایان تا جایی پیش رفت که پس از اعتراضات مردم ایران به نتیجه انتخابات، خبرگزاری روسی ریانووستی خبری منتشر کرد با این مضمون که روسیه بر انتخابات ایران نظارت داشته است! آن هم در حالی که رهبری چند ماه قبل به شدت به زمزمه های نظارت بین المللی بر انتخابات حمله کرده و آن را در حد خیانت و وطن فروشی دانسته بود.

ریانووستی نوشت که ناظر روسیه فردی به نام «پاول زریفولین» بوده و سلامت انتخابات ۸۸ را هم تایید و از نتیجه آن اظهار رضایت کرده است! رزیفولین که سردبیر سایت خبری «ژئوپلتیکا» است، گفته بود: من به عنوان ناظر در بسیاری از انتخابات مانند بلاروس و مولداوی شرکت داشتم اما چنین انتخابات آزادی مانند ایران را در هیچ کجای دیگر ندیده بودم.

او انتخابات سال ۱۳۸۸ را کاملا بر اساس اصول دموکراسی توصیف کرد و از رسانه های غربی انتقاد کرد که تنش های بعد از انتخابات را بزرگ نمایی می کنند.

از سوی دیگر یک نویسنده خبرگزاری رسمی صدای روسیه به زبان فارسی که اتفاقا در بیت رهبری و محافلی خاص نیز رفت و آمد دارد، در گزارش های خود همان مواضعی را دنبال می کند که رسانه های اقتدارگرا دنبال می کنند.

این خبرگزاری روسی اخیرا در گزارشی مداخله جویانه در مورد برخی از تبلیغات انتخاباتی نوشت: تبلیغ بر علیه نامزدهای مجلس خبرگان رهبری و تشویق مردم به رای ندادن به برخی کاندیداها عملا منجر به واکنش منفی تعداد زیادی از رای دهندگان خواهد شد.

اسپوتنیک اگرچه بر خلاف دولت روسیه همچنان تلاش می کند خود را بی طرف جلوه دهد اما مطلع بودن از اخباری خاص، مانند کمک سردار قاسم سلیمانی به نیروهای روسیه در سوریه و یا موضع گیری های هم راستا با اقتدارگرایان، دست آنها را رو می کند.

صدای روسیه همزمان با ثبت نام نامزدهای انتخاباتی هم در مطلبی با عنوان «لشکرکشی برای انتخابات ایران» به اقتدارگرایان خطی را داد که بعدها بارها توسط ائمه جمعه، سرداران سپاه و تحلیلگران امنیتی تکرار شد. تحلیلگر بنگاه فارسی زبان خبرپراکنی روسیه نوشت:

برخی گروه های سیاسی افرادی را تشویق به کاندیدا شدن کرده اند که اطمینان دارند که حداقل صلاحیت های اولیه را برای ورود به انتخابات ندارند و قطعا توسط هیات های نظارتی رد صلاحیت می شوند و امیدوار هستند با این سیاست هیات های نظارتی و شورای نگهبان را در مقابل یک چالش بزرگ قرار دهند چرا که با رد صلاحیت گسترده تعداد زیادی از کاندیداها حربه تبلیغاتی قوی ای بر علیه شورای نگهبان و طبعا نظام پیدا می کنند تا به این طریق فشار بیاورند.

اما هیچ یک از مدعیان وطن دوستی و منافع ملی در میان محافظه کاران گریبان چاک نکرد که چرا بیگانگان در مسائل داخلی کشور و انتخابات دخالت می کنند. شاید که آنها فقط غرب را بیگانه می بینند و رژیم های اقتدارگرای روسیه و چین را خودی می دانند!

جالب اینجاست که از دیروز که نشانه هایی از احتمال موفقیت رای سلبی نمودار شده، «صدای روسیه» ضمن ادامه شیطنت قبلی و خط دادن به اصولگرایان مبنی بر اینکه لیست رقیب را «لیست مورد نظر انگلیس و آمریکا» بنامند، چرخشی ظریف هم به موضع خود داده و تلاش کرده این تحلیل را هم القا کند که:

تبلیغ بر علیه نامزدهای مجلس خبرگان رهبری و تشویق مردم به رای ندادن به برخی کاندیداها در عمل به نفع همان کاندیداهایی خواهد بود که این رسانه ها پشت سر هم به مردم می گویند به آنها رای ندهید… مشخص نیست هدف این رسانه ها چیست آیا واقعا تمایل دارد این کاندیداها رای نیاورند یا رای بیاورند!؟ یعنی عملا این لیست با خطر رای نیاوردن مواجه می شود و شاید هدف اصلی پشت پرده آن باشد که این لیست رای نیاورد تا از رای نیاوردن آن سوء استفاده کنند.

دعوت کیهان و رسانه های سپاه از نظریه پرداز روس

در حال حاضر در دولت حسن روحانی که اعتدال گرایان قدرت را در دست دارند و محافظه کاران نمی توانند مانند گذشته سیاست های خارجی کشور را مهندسی کنند، شاهدیم که نظریه پردازان تندرو روس آشکارا توسط رسانه های اقتدار گرا به ایران دعوت می شوند تا نظریه پردازی کنند.

در هفته گذشته الکساندر دوگین، نظریه‌پرداز فاشیسم روسی به ایران سفر کرد تا در مورد اتحاد ایران و روسیه سخنرانی کند. سفری که با استقبال رسانه های محافظه کاری چون فارس (وابسته به سپاه پاسداران)، تسنیم (وابسته به بخش های امنیتی سپاه) و روزنامه کیهان به سرپرستی حسین شریعتمداری روبه‌رو شد. صفحه یک بقیه رسانه های محافظه کاری چون رسالت هم هفته گذشته به سفر دوگین پرداخت.

الکساندر دوگین را در روسیه نظریه پرداز دولت پوتین می دانند. او در پریشان گویی و پریشان نویسی های خود باور های مسیحیان ارتودوکس را به باور های اسلامی پیوند می زند. دوگین کتابی به نام «مسیح در شب قدر» دارد که در ایران به فارسی ترجمه شده است.

آثار دوگین در میان نئونازی‌ها در آلمان و کشورهای دیگر پرطرفدار است. او در بحران اوکراین دخالت فعالی داشت و فاشیست‌ها را تحریک می‌کرد. به گزارش خبرگزاری تسنیم او گفته است که ایران دارای فرهنگ انتظار است، یعنی منتظر امام زمان است، و روس‌های ارتودوکس هم دارای فرهنگ انتظار مشابهی هستند، و این اساس اتحاد کشور است که اکنون در جنگ در سوریه شکل عملی به خود گرفته است.

جالب است که همزمان با سفر  دوگین به ایران، برخی مقام ها و رسانه های روسیه هم تلاش می کنند که نتیجه انتخابات مجلس دهم را به سیاست آینده ایران در سوریه گره بزنند و چنین القا کنند که پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات به معنای عقب نشینی از سوریه و در نتیجه به نفع عربستان و ترکیه تمام خواهد شد. حال آنکه همه ناظران منصف می دانند واقعیت این است که سیاست های عقلانی تر دولت روحانی بوده که باعث شده شرایط منطقه ای و نقش ایران در مذاکرات بین المللی درباره سوریه تغییر کند و تقویت شود.

و جالب تر اینجاست که اقتدارگرایان وطنی نیز همصدا با اقتدارگرایان روسی تلاش می کنند موقعیت «مدافعان حرم» را به یک پروژه جناحی تقلیل دهند و ادعا کنند که اگر آنها در مجلس ببازند، سردار سلیمانی باید از سوریه و عراق پا پس بکشد! و البته نگران این هم نمی شوند که چنین رفتار جناحی ساده انگارانه ای با مسائل کلان ملی، تا چه حد می تواند به ضرر کشور باشد.

آیا وقت آن نرسیده که اقتدارگرایان وطنی از تاریخ معاصر ایران درس بگیرند و به جای متهم کردن پوچ رقبا به وابستگی به انگلیس و آمریکا، خود به اولین بخش از شعار اصلی انقلاب یعنی استقلال به معنای واقعی کلمه بازگردند؟

منبع: سایت کلمه