رژیم جمهوری اسلامی در حالی پای میز مُذاکره در باره “عقبه استراتژیک” نشانده شده که همچنان در گرداب “جام زهر” هسته ای و شکست استراتژی ماجراجویانه اش دست و پا می زند. برای دریافت آنکه سیاست و راهکار “نظام” در برابر پروسه آغاز شده گرد سوریه چه خواهد بود، فقط کافی است به پیوستگی تلاش آن برای دستیابی به بُمب هسته ای با سیاست توسعه نفوذ مُخرب در منطقه نظر افکنده شود.
این دو، اجزایی از یک استراتژی و هدفگذاری واحد هستند که در تاکتیک و روشها نیز از منطق مُشترکی پیروی می کنند. بُمب و بیروت ابزارهایی حیاتی برای تضمین بقای سیستمی هستند که به لحاظ طبقاتی، ایدیولوژیک و ساختاری در تضاد و کشمکش دایمی با جامعه خود و با دُنیای پیرامون اش قرار دارد.
بر این اساس، هر گاه هدف طرفهای خارجی “نظام” از جلوگیری از مُسلح شدن رژیم ماجراجوی مُلاها به جنگ افزار هسته ای، رویارویی با این تضاد و آثار چند وجهی و منطقه ای آن بوده باشد، پروژه ژنو و وین تنها نخُستین گام در این جهت می تواند به حساب آید.
از سوی دیگر، مُبتکر و کارگزاران “نرمش قهرمانانه” هم به خوبی آگاهند که بدون “اعتماد سازی” و جلب رضایت طرفهای خارجی خود در پهنه های منطقه ای مورد اختلاف، امتیازهای ناشی از عقب نشینی دردناک هسته ای در سطح تعلیق تحریمها و کاهش فشار باقی مانده و منافع سیاسی و اقتصادی واقعی که بتوان آن را جایگزین “تضمین امنیتی” از دست رفته کرد، نخواهد داشت.
اگرچه مُذاکرات هسته ای و توافُق در پی آن هر چیزی جُز شفاف بوده است، با این حال تردیدی نیز وجود ندارد که “توافُق جامع” نمی تواند فقط نطنز و اراک را در بر بگیرد. بنابراین اکنون برای رژیم ولایت فقیه مساله اصلی روی میز، چگونگی هضم پیوستهای ژنو است که باید اعتراف کرد، با توجه به دُچار بودن کماکان آن به عوارض دردناک “جام زهر” قبلی، کار ساده ای نیست.
با این همه، حاکمان ایران در این مسیر روی همان ریلی حرکت خواهند کرد که به ایستگاه هسته ای وین رسید؛ کمی گزافه گویی اینجا، اندکی عربده کشی آنجا، مقداری خط قرمز کشی گرد خود، چند مُشت و لگد نثار یکدیگر و در انتها کُرنش “قهرمانانه” تا زانو!
برگرفته از ایران پرس نیوز