هم میهنان گرامی، بینندگان عزیز درود بر شما، من بهرام آبار یکی ازمؤسسین سازمان ایرانیان سکولار دمکرات وهمانطوریکه قبلا بعرضتان رساندم یکی ازمؤسسین حزب سکولاردمکرات ایران هم میباشم.
هرچند گاه من از خود می پرسم؛ چرا ایران اینچنین درسراشیبی تباهی قرار گرفت؟ چرا فتنه ای بنام جمهوری اسلامی سرزمین فرهنگ خیز، آباد و ثروتمند ما را همراه با ملتش به اسارت گرفت و زندگی چندین نسل را ضایع کرد. چرا روشنفکران ما فریفته یک ملای متعصب و کینه توز شدند واورا بقدرت رساندند تا اداره کشور را به مستضعفین ذهنی بسپارد وروزگار ملت ایران را تباه کند. نخست آزادیهای سیاسی، سپس آزادیهای مدنی را هم با شلاق و شکنجه واعدام ملغا نماید. استبداد دینی-مذهبی را به استبداد سیاسی گره بزند وعقب افتاده ای بنام ولایت فقیه یا قیومت مذهبی را بر مردم تحمیل نماید. ولی فقیه یا مستبد قیم مردم، با عوام فریبی، پنهانکاری و تقیه و نیروی تزویر و فریب، عقل و هوش مردم ¬را برباید، واقعیت¬ها را به آنان وارونه جلوه دهد وبکمک سلاح استبداد سیاسی برچهارپایه ای از سرکوب، زندان، شکنجه واعدام حکومت راند.
به باورمن هرانسانی با زاده شدن، بدون تفاوت در جنسیت، رنگ پوست، نژاد، زبان، عقیده، ملیت، تابعیت، سن و محل سکونت، از حقوق بنیادی بشری وآزادی های بلا شرط، بطورغیر قابل برگشت وابدی، برخوردار میشود. با کسب سن قانونی هم قیم لازم ندارد. ازاینرو، شان ومقام انسانی غیر قابل تنزل، غیر قابل برگشت وتوسط هیچ مرجعی تغیرنمیپذیرد. یعنی مقام انسانی هرگز نباید مورد تحقیرقرار بگیرد، چیزیکه رژیم اسلامی به آن توجه ندارد و با وقاهت وبیشرمی به تبهکاری در این زمینه ادامه میدهد. حتا شان ومقام انسانی تخریب و منهدم میکند.
کسانیکه در صدد اصلاح این رژیمند یا درانتظار تحولند یا تغیر و دگرگونی تدریجی میخواهند، مگرنمیدانند این رژیم خود راالهی ومطلق میداند. این رژیم ازبیخ و بن فاسد واصلاح ناپذیر، ماهیتش غیرقابل تغییرو جنایتکاراست. باید برکنارشود، ازاین نظام هرگزآزادی های بلاشرط سیاسی و مدنی (چه فردی و چه گروهی) وقوانین اساسی سکولار دمکرات مبتنی بر حقوق بشر، تراوش نخواهدکرد وهرکه این اندیشه دارد خود فریبی میکند.
هم میهنمانم این رژیم جهنمی باید سرنگون شود، باید برود، حاکمیت باید در اختیارمردم قرار گیرد، دمکراسی باید اجراء شود. ما سکولاردمکرات ها درراستای برکناری رژیم اسلامی واستقرار حکومت قانون وحاکمیت مردم ایران باید باهم بتوافق برسیم. تاکی میباید با تشتت، ازهم گریزی وحاشیه نشینی نظاره گرجنایات حکومت اسلامی بود.
براندازی مسالمت آمیز این رژیم ضد مردمی، یقینا ممکن ودراختیار مردم ایران است. توجه نکردن به رژیم، نافرمانی های مدنی، مبارزه ومقاومت منفی، همراه اعتصابات سراسری و تظاهرات میلیونی، اعلام پایان کار حکومت خواهد بود ونشان خواهد داد؛ مشروعیت را مردم به این رژیم دادند وبخاطرجنایت، تبهکاری و بی لیاقتی خاتمه آنرا رقم میزنند. بیائید مردم ایران را در براندازی رژیم یاری دهیم وحاکمیت را بمردم ایران باز گردانیم. تا حکومتی سکولار دمکرات و دولتی دانا وتوانا، تابع اراده ملت، ضامن پرداخت حقوق فرد فرد شهروندان، بدون هرگونه تبعیض درحاکمیت مردم، بوجود آید. بیائید برای باز نگشتن استبداد و دیکتاتوری، با پیوستن به احزاب سیاسی، انجمن های صنفی و کارگری، سازمانهای غیر دولتی مدنی، اعم از فرهنگی یا سیاسی سدی بسازیم و دمکراسی را ازپایه محکم کنیم.
تعریف، تفسیر، بحث وگفتگوودرباره نوع وترکیب حکومت آینده ایران اعم از پادشاهی پارلمانی، جمهوری یا حکومتهای استانی، حکومت فدرال و غیره جزء دستورکارما نیست. اگرحکومت استانی یا حکومت فدرال استانی را میپسندیم آنرا پس از آزادی ایران در مجلس نمایندگان ملت مطرح کنیم! اگر اکثریت نمایندگان مردم ایران به پیشنهاد آنانیکه حکومت فدرال یا حکومت استانی میخواهند، رای مساعد دادند و رای اکثریت بود، باید پذیرفته شود. گرچه ویقینا دمکراسی یا حکومت مردم همه این مطالبات را جوابگوی خواهد بود. ما از حکومت فدرال نمیترسیم، از توجه نداشتن به سلسله مراتب کارها نگرانیم. کوشش برای آزادی ایران از یوغ دیکتاتوری اسلامی اولویت دارد، دوم استقرار نظام سکولار دمکرات، انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس نمایندگان مردم، سپس نظریه پردازی، تعریف وتفسیر حکومت نامتمرکز وبحث وبررسی وبه رای گزاردن آن. ترکیب ونوع حکومت آینده ایران دراختیارکلیه مردم ایران است وباید هنگامی تعیین شود که تصمیم گیری با مردم ایران باشد. بیائید دراندیشه براندازی حکومت اسلامی، برای کسب آزادی های سیاسی ومدنی، برای دستیابی به دمکراسی یا حکومت مردم با همبستگی درعمل کار را شروع کنیم. جوانان ونسل جدید، سرمایه های زنده ایران را دریابیم و آگاهی، فداکاری، مقاومت آنها را ارج نهیم، به همکاری با آنان تن در دهیم. برای ایجاد تفاهم توافقنامه ای اخلاقی تائید کنیم.
سی وپنج سال موالیگری ودرقیومت دیکتاتوری زیستن کافیست، بیائید اختلاف بیهوده ایجاد نکنیم، با فروتنی، بردباری، اعتماد، انتقاد پذیری و حمایت بیدریغ ازهمدیگر، با نقد وبررسی اشتباه های گذشته و پیشگیری از تکرار آنها آزادی ودمکراسی را که بیش از صد سال در جستجویش بودیم، بین خودمان ثبات دهیم ودر این مورد نمونه باشیم. میگویند دمکراسی چندان ترکیب خوبی نیست اما ازآن نیکوترش را کسی سراغ ندارد.