حزب سکولار دمکرات ایران

BakhtiarIntenseMics

جناب آقای دکتر اسماعیل نوری علا، ششم آگوست سالگرد ترور دکتر شاپور بختیار ست. ایرانیان راستین و با شناخت و حتّی افکار عمومی جامعهء ایرانی، همراه با پژوهشگران متعهد در عرصه های بین المللی بخوبی میدانند که دکتر شاپور بختیار بنیاد گذار راسیونال و اصلی پروسه تاریخی سکولار دمکراسی و در فاز رادیکال تر آن بیناد گذار لائیسم در ایران و در خاورمیانه در عصر جدید بوده و هست و در این راه جان خویش را به گرو گذاشت.

در بررسی های موازین حزبی، سازمانی، جهان بینی ها، معمولأ در سایت های وابسته به آنها و در فضای دیداری و شنیداری و گفتاری، از پپیشتازان از بنیادگذاران، و از چهره ها و شخصیّتهای برجستهء این روندها و جهان بینی ها در مواقع لازم پژوهشی و تاریخی و در روزهای معیّنی از سال از آنها تجلیلی به عمل می آید.

هر ساله ششم آگوست روز ترور دکتر شاپور بختیار این بیناد گذار راستین و با شناخت پروسه و اندیشهء سکولار دمکراسی و لائیسم در ایران و در خاورمیانه از چنین روزهای تاریخی میباشد، که در سایت گروهگی که خود را ” جنبش سکولار دمکراسی” مینامد، حتّی یادی از این مرد بزرگ تاریخ  ایران در همهء اعصار نکرده اید. حال مردم قسم حضرت عباس شما را قبول کنند و یا دُم خروس را ؟ چه کسی میتواند مانند گذشته به شما  و به تعداد زیادی از همراهان شما برای پیش بُردِ جنیش سکولار دمکراسی در ایران اعتماد کند ؟

آقای دکتر نوری علا زمانی که همان نزدیکیهای پیش از انقلاب و در فضای اوج گیری انقلاب ننگین 57 شما با هزینه از صندوق ملّی ایرانیان هدفمند به انگلستان و لندن فرستاده شدید، تا شیعه گری کلاسیک و نقش روحانیّت شیعه را در ساختار سیاسی و حکومت یاد بگیرید و به ایران باز گردید و آنرا در مقام استادی دانشگاه برای به انحراف کشاندن فرزندان ایران زمین به آنها بیاموزید، دکتر شاپور بختیار  تز دکترای خود را  در عرصهء سکولار دمکراسی و لائیسیته و حقوق در این زمینه ها نوشته بود و دیگر به آن دیگر اعتقاد راسخ داشت که در فرصت مناسب آنرا در ایران پیاده کند. مدلی مانند فرانسه در ایران پیاده کند.  بندها و شرایط پذیرفتن نخست وزیری از سوی دکتر شاپور بختیار در آن برههء تاریخی و بحرانی، اثبات دیدگاه و اهداف آن مرد بزرگ و دوراندیش میباشد.

جناب دکتر نوری علا، شما با داشتن کارنامهء زندگی شخصی، سیاسی، و فرهنگی ایی که دارید، هر گز با پرداختن پول و با کمک رسانه های گروهی مانند تلویزیون میهن، و با شعار دادن چند نفر تازه به دوران رسیدهء بدون شناخت و با راه اندازی مصاحبه ها و سامان دادن همایش ها در این و آنجا هرگز به عنوان نماد جنبش سکولار دمکراسی شناخته نخواهید شد. بلکه به عنوان فردی مخرب در این راستا.

آقای نوری علا چظوری ممکن است فردی که درختی را زمین ریشه کَن و بیرون آورده و نابود کرده است، اکنون به مردم و به گروهی ساده لوح وعدهء میوه های آبدار و سرخ و رنگارنگ بهشتی را از همان درخت میدهد !.

به باور من شما کسی بوده و هستید که جنبش سکولار دمکراسی را خدشه دار و به انحراف و به بُن بست کامل رسانده اید و هنوز دست بردار نیستید و اکنون قصد دارید با خواهر زادهء علی خامنه ای جنایتکار  و با حسن شریعتمداری که پدرش ضمانت جانی خمینی را در دوران پهلوی بر عهده گرفته است، سکولار دمکراسی را در ایران پیاده کنید. و برای آیندهء کشور ما برنامه  ریزی کنید؟

آقای نوری علا زمانیکه که شما در اوجگیری انقلات ننگین 57 می نوشتید و داد و فریاد می زدید و سینه و پیراهن چاک میکردید که : ” اسلام واقعی بُت می شکند، نه آنکه بُت می آفریند” و گلو پاره می کردید که:  “امام خمینی پدیده ای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیع است”. دکتر شاپور بختیار از خیلی وقت ها به این نتیجه رسیده بود که دین اسلام و خمینی ها و آخوند دشمن تاریخی و خونین 1400 سالهء سرزمین و ملّت ایران بوده و برای همیشه دشمن درجهء باقی خواهد ماند.

حتّی من گمنام که زمان انقلاب 57 دبیر ریاضی دبیرستان بودم، به نشانهء اعتراض و نفرت از خمینی و آخوند سالاری و برای جلوگیری از ورود آخوند ها به محیط آموزشی از یک تا دو ماه قبل از انقلاب 57 محیط آموزشی را ترک کردم. که عواقب آنرا هم دریافت و تجربه کردم.

آقای نوری علا شما بجای اینهمه ادعا و در رسانه های بی مصرف ایرانی سر و صدا راه انداختن در خلوتگاه خویش کمی مطالعه کنید که دریابید “انقلاب مشروطهء ایران” برای جایگزینی سکولار دمکراسی در ایران نبوده و نیست، انقلاب مشروطه حتّی برای جایگزینی دمکراسی نبود تا چه رسد به سکولاریسم که فقط در جهان بینی لیبرالیسم امکان پیاده کردن آن وجود دارد. بتازگی ها خود شما در جمع بیان کردید که شما لیبرال نیستید، پس خود شما امروز هم نمی توانید سکولار دمکرات باشید،

چنانکه در پراتیک و عمل تجربه شده است که منش شما با دمکراسی و با فرهنگ سیاسی سازگار نیست و با حقوق فردی که زیر بنای دیدگاه لیبرالیسم هست کاملأ بیگانه هستید و با کوچکترین انتقاد مانند کودکان قهر میکیند و با از کوره در رفتن به سخن پراکنی های زشت و بی بند و بار می پردازید و چند بسیجی سبک سر را به جلو و به میدان می اندازید تا برای خود سپری بسازید و دیگران را جاسوس نظام اسلامی میدانید، در صورتیکه زندگی شما و امثال بزرگترین خدمت را به برپایی نظام جمهوری اسلامی به بهای ویرانی ایران و به آتش کشاندن خاورمیانه و رادیکال کردن جهان اسلام کرد که سپاه داعش و ترورهای امروز در هر نقطه از جهان پیامد آن میباشند.

آقای نوری علا!!! پیوند دادن جنبش به اصطلاح سکولار دمکراسی من أراوردی و کذاب خود به انقلاب مشروطه و  خود را در محور آن قرار دادن، آیا  بیانگر آن نیست که شما هنوز هم دشمنی با خاندان پهلوی را در سر دارید و آیا قصد آنرا ندارید که جایگاه تاریخی افرادی مانند شاپور بخیتار را لکه دار کنید،

کوبیدن هدفمند و براحتی از پروسهء سکولار دمکراسی دوران پهلوی 1 و 2 گذشتن و بی اهمیّت کردن شکوه و عظمت اندیشهء دکتر شاپور بختیار، آیا در خدمت نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه و عمل کردن در استخدام وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی نبوده و نیست ؟.

جناب دکتر نوری علا کمی از یکه تازی و سخن پراکنی ها و خود بزرگ بینی های بیمورد خود در رسانه های گروهی بکاهید و حد و مرز خود را بشناسید، شما و امثال شما با نشاندن خمینی در ماه و در برپایی خمیهء نظام نکبت بار جمهوری اسلامی در ایران سهم بزرگی دارید و در ترور مستقیم و غیر مستقیم امثال شخصیّتهایی مانند دکتر شاپور بختیاز و صد ها هزار زن و مردم ارزشمندِ ایرانی دیگر مشارکت دارید.

اگر شما براستی به شیعه گری و آخوند سالاری پُشت کرده اید، و به اصول و مبانی دمکراسی، سکولاریسم، و لائیسم علاقه مند هستید، وظیفهء اصلی شما امروز این هست که اندیشهء های امثال دکتر شاپور بخیتار را بستایید و در روزهایی مانند ششم آگوست هر سال مراسمی را برپا کنید و اندیشه های ژرف دکتر بختیار را چراغ راه خود قرار دهید و هفته ها در پای آرامگاهش در پاریس بخوابید و از ایشان و صدها هزار خانوادهء ایرانی دیگر که قربانی اندیشه های شما و امثال شده است پوزش بخواهید،

تلاش نکنید که بیش از این بر گناهان و کج روی های چند گانهءخود بیفزاید و بر گذشته های ننگین خود درخت سکولار دمکراسی بنشانید. بر ریشهء فکری خمینی ستایی و بر اعتقادات شیعه گری گذشتهء شما درخت سکولار دمکراسی نخواهید رویید و در نو نهالی خشک خواهد شد.

این نوشتار جنبهء روشنگری دارد و تحت هیچ شرایطی برخورد شخصی با شما و یا شخص دیگر نیست، امیدوارم که مانند دفعات قبل قهر نکنید و بر خود مسلط شوید. موضوع بحث عمومی و ساختاری و آسیب شناسی پروسهء جایگزینی سکولار دمکراسی در ایران و رهایی از نظام استبداد دینی است، بحث و نقد راسیونال سیاسی خشت زیر بنای هر دمکراسی است.