حزب سکولار دمکرات ایران

w

برپائی حکومتی مبتنی بر رای مردم، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی واجتماعی، ایجاد واجرای عدالت اجتماعی، حفظ ارزش ها و شان ومقام انسانی، تامین حقوق همه جانبه زنان، ایجاد محیط مناسب برای رشد کودکان و جوانان، مبارزه با فساد و تباهی ولایت فقیه، آرمان ما براندازان حکومت اسلامی غاصب ایران میباشد، اما بعد از نزدیک به چهار دهه هنوز یک آرزوست.

حال و روز و سرنوشت هفتاد و پنج میلیون ایرانی حقیر، فقیرو اسیرشده درلابلای حکومت ولایت فقیه، یا قرون وسطی شیعه اسلامی درقرن بیست ویکم، برای ما که درخارج درآزادی, امنیت و رفاه نسبی بسرمیبریم، موجب تاسف وآزردگی خاطراست، اما در ایران یک فاجعه بی انتهاست. لذا تالم وتاسف ما دردی را دارو نیست وکاری ازپیش نمیبرد.
در حالیکه نیروهای اوپوزیسیون داخل ایران چشم براه ونگران پراکندگی و تشتت ما (اوپوزیسیون خارج) و در انتظاراتحاد وفعالیت همبسته ما هستند، ازهم گریزی گروه ها، فعالیت کنشگران سیاسی را روز بروز سخیفتر میکند و به ناامیدی در ایران دامن میزند.

گرچه ماهمگی باستثنای مزدوران رژیم تبهکار وننگ آفرین، درانتظار ازهم پاشیدن حکومت مردم ستیز و دیکتاتوراسلامی در ایرانیم، اما تجربه ثابت کرده که انتظار بدون ابتکارعمل، کاری از پیش نمیبرد و نخواهد برد. وانگهی ازهم پاشیدن حکومت ولایت فقیه، بدون برنامه و جانشین، بسیار خطرناک وغیرقابل کنترل خوامد بود.
برای کسب پيروزی در براندازی رژیم وسرنگونی حکومت ولایت فقیه ، اپوزيسيون خارج، باید بطورهمبسته وهدفمند، مديريت ورهبری نيروهای مبارزاتی وپرتوان داخلی را عهده دارشود و برای بدست آوردن ابتکارعمل، میباید خودشیفتگی ودرجازدن را به مبارزه همبسته وفعال تبدیل کند. تا هنگامیکه درذهن ما اندیشه برتری”همه با من” یا “همه با ما” دگرگون نشده وبه “همه باهم” تبدیل نشود، با توجه برتجربه های دراز مدت فعالیت اوپوزیسیون، نتیجه کارما بسیار ناچیز و بیارزش خواهد بود.

ملت ایران نه اینکه درانتظارسقوط این نظام دزد، قاچاقچی، قداره بند وآدم کشند، بلکه آماده خیزشند. زمان دگرگونی و تحول در ایران فرا رسیده وخیزش آموزگاران، کارگران، دانشجویان واحتمالا دانش آموزان برای براندازی رژیم درداخل ایران شروع شده. مردم ايران همواره نشان داده اند که همچون آتشی زير خاکستر برای حرکت های اعتراضی در برابر حکومت اسلامی آماده اند و نیروی مبارزه درمیان جوانان ایران موجود است. بویژه، اکنون که این نظام دروغگو، حیله گر ،تبهکار ولگدمال کننده حقوق بشر، بپایان راهش رسیده، میبیند جوانان تحصیلکرده، با فرهنگ و بسیار پویا و پرتحرک ایرانی دقیقاً نقطه مقابل آنند که حکومت انتظارش را دارد.
مسئله پراهمیتی که اپوزیسیون برانداز خارج ایران باید به آن اولویت بدهد، شکل گیری جانشین سیاسی در مقابله با رژیم سلطه گراسلامی در ایران است. بخاطردستگاه سرکوب رژیم، جانشینی برای حکومت اسلامی نمیتواند در داخل ایران شکل بگیرد. بهر حال برای نجات ایران ومديريت ورهبری نيروهای مبارزین داخلی، فقط جانشین رژیم (آلترناتیوی دمکرات) منتخبی از تمام گروه ها وکنشگران سیاسی خارج که از گزند حکومت اسلامی در امانند میتواند کامروا باشد. اینچنین برگزیده جانشینی، با پشتیبانی مردم ایران در داخل و خارج بسهولت میتواند از حمایت جهانی بر خوردار شده درمقام فرماندهی نیروهای برانداز، حکومت اسلامی را برکنار کرده در آزادی، حاکمیت ملت را برپایه اعلامیه جهانی حقوق بشر، در ایران برپا کند.

در این موقعیت پراهمیت وزمان سرنوشت سازکنونی، با فروتنی، پشتکار وبردباری لازم است همه گروه ها، نیروها و کُنشگران سیاسی برانداز، بدون هرگونه قید وشرطی نظر خود را برای انتخاب جانشین رژیم (آلترناتیوی دمکرات) اعلام کنند. با توجه به مشکل های موجود، میباید مرزهای بی اعتمادی درميان گروه های برانداز برچیده شود. گذشت زمان و دگرگونی سیاست جهانی، ضعف حکومت اسلامی، وضعیت و کیفیت کنونی ایران زمان را بسود ایرانیان تغیر داده است. درصورتیکه فعالیت و حرکتهای حساب شده کنشگران سیاسی برانداز با آن منطبق شده و این موقعیت از دست نرود پیروزی نزدیک است.
بهرام آبار، ‏18‏/05‏/2015