در آستانه سد مین سال شاهنشاهی خاندان پهلوی، نخست به بنیانگذار شاهنشاهی ایران، کورش هخامنشی مپپردازم. کورش بزرگ بعد ازگرفتن بابل بدون جنگ وخونریزی، آنجا تاجگذاری کرد، سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان مردم بازداشت، فردی رابه بردگی نگرفت وهمه اسیرانی را که در بابل بودند آزاد کرد. بویژه او با رهائی قوم یهود ازبردگی و بیگاری، بازگشت آنان را به اورشلیم فراهم کرد وفرمان داد معبدشان را بازسازی کنند. کورش بزرگ شاهی دادگر و آزادیگستر، مردوک خدای بابل را ستایش و نیایش کرد و باور به ادیان بومی را آزاد گذاشت. بفرمان کوروش، گزارشی از رخداد ها و فرمانهایش، بر استوانههای سفالین نگاشتند و درنیایشگاه مردوک نهادند. منشور کوروش بزرگ، نماد نخستین بنچاک جهانی حقوق بشر پس از 2500 سال یافته شد و درموزه بریتانیا نگهداری میشود. باز ساخته آن بنام نخستین نماد حقوق بشردر سردرسازمان ملل متحد جایگرفته. رضاشاه بزرگ بنیانگذارخاندان پهلوی، شاه نوآوری، نوسازی و رهاننده ایران از جور قاجارها وسامان دهنده تاریخ ایران باستان، که 130 سال سلطنت استبدادی قاجارها با همیاری آخوند های مکار، فاسد وایران ستیز، با اقتصادی ورشکسته واستقلالی از دست رفته ویرانه ای تاراج شده بود را به آزادی رسانید. رخداد جنگ جهانی اول بدون توجه به بیطرفی دولت ایران، از جنوب وشمال کشور مورد یورش و جا گرفتن نیروهای نظامی روس وانگلیس شد. آنها وارد ایران شدند ولگام اموررا بدست گرفتند. آنها با خریدن اندک آذوقه مردم ایران، مایه قحطی بزرگی شدند که میلیون ها ایرانی را به کام مرگ برد. مردی خردمند، توانا و هوشمند در جایگاه سرداری سپه توانست ازپاره پاره شدن و نابودی ایران جلوگیری کند. او بسال 1299 خورشیدی برابر با 1921 میلادی در زمانی کمترازسه سال, آرامش و امنیت را در ایران استوار نمود. آنگاه نمایندگان مجلس شورای ملی، سلطنت استبدادی شاهان بیخرد قاجاررا برچیدند و سردار سپه را بشاهی برگزیدند. کنش نظامی و شخصيت برنده وپر تحکم رضاشاه در روش او برای اداره کشور نقش بنیادی داشت. با آغاز شاهنشاهی پهلوی، دگرگونی های بسیاری در ایران واپس مانده پدید آمد. اجباری کردن شناسنامه و گزینش نام و نام خانوادگی، بنیان گذاری سازمان ثبت اسناد و املاک، دست روحانيون وحاکمان شرع را از اوقاف و املاک مردم کوتاه کرد. راه اندازی آموزشگاه ها، بنیانگذاری دانشگاه تهران، بانک ها، راه آهن سراسری، جاده های بین شهرها, دامداری وکشاورزی مدرن، بهداشت و درمان، ایجاد کارخانه های صنایع سبک و سنگین، بیشمارند آنچه که رضاشاه بزرگ برای ایران نوین وایرانیان مهیا کرد. برایِ پیشرفت و نوگرائی ویرانه ای غارت شده با مردمی بیسواد، تهی دست، بیمار و خرافاتی بازمانده از دورانِ قاجار رضاشاه بزرگ نهالی کاشت. این نهال نورس به فرابینی و رسیدگی نیاز داشت. ولی چیرگی ایدئولوژی های فریببنده و دروغگوی لنینی، استالینی واسلامی با یورش دوباره روس و انگلیس به ایران، در شهریور، ۱۳۲۰، دشمنان آن نهالِ نورس را لگد مالِ کرده و رضا شاه بزرگ شاهنشاه ایران را به تبعید بردند. مجلس شورای ملی جانشين رضا شاه بزرگ، شاهزاده محمد رضا، جوانی دانش آموخته سویس را، به شاهنشاهی ایران برگزید.پیروى محمد رضا شاه ازقانون اساسی مشروطه، سپهری براى سیاستی آزاد و حکومت مردمی با انتخابات آزاد پارلمانی که به احزاب واتحادیه های صنفی پیوند داشت گشوده شد و تا سال 1332 ادامه داشت. درآن دوران بینظیر، آزادى قلم وبيان اندیشه وآزادى سیاسى بطورنا محدود انجام میشد. انتشار روزنامه ها و مجلات بدون سانسور وكنترل مقامات امنيتى فراهم بود. 247 مجله و روزنامه امتیاز داشتند،58 هفته نامه بطورمرتب منتشر میشد و30 حزب فعالیت میکردند. دولتهای ملى با انتخابات آزاد نمایندگان مجلس شورا وفعالیت نمایندگان تودهای درآن مجلس، تشكيل میشدند. اما نبودن زیربنائی استوارازسیاسیون و روشنفكرانی آگاه، آزاده، بردباروسکولاردمكرات, اين فرصت نادر ازدست رفت. اشتباهای سياسى دولت، نا هماهنگی و نابسامانيها درامنيت اجتماعى, سبب آشفتگى اداره كشور گشت. گرچه فضای بازوآزادی اجتماعی سیاسی، سپهری پسندیده برای رشد دمکراسی بود. اما در 25 مرداد 1332 دكتر محمد مصدق باانحلال مجلس شورا راه وروش استبدادى در پيش گرفت وهرج ومرج وآشوب هاى سیاسى اجتماعى باقیمانده دموکراسی را هم بگورستان برد. محمد رضا شاه پهلوی شاهی هوشمند، با دانائی و خردمندی در پیروی از نوسازیها و نوآور یهای بنیادی پدر، همه نیرو و امکانی که در دسترش بود بکارگرفت. بازده دانش وخردمندی او دراداره کشور، شکوفائی صادرات وافزایش دارائی ها، استقلال اقتصادی آنچنان بالا بود که وام های میلیاردی به کشورهای اروپائی پرداخت میشد. در کنار استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی نمایانگر دولت شاهنشاهی پارلمانی سکولارایران بود. دراین میان افسردگی و ناامیدی ملت ایران با رفاه و امنیت مردم به شادابی و امیدواری دگرگون شد. ایران با ارتشی نیرومند واستقلال اقتصادی دارای استقلال سیاسی پابرجا، رتبه یک در خاور میانه و در میان کشورهای پیشرفته جهان رتبه بالائی گرفت وپاسپورت و پول ایران اعتبار جهانی یافت. ولی ناگهان برای جلوگیری ازادامه رشد ایران، بیگانگان با پشتیبانی از خواسته چند صد هزارفریب خوردگان سرخ و سیاه بسرکردگی نیروهای سیاسی فریب خورده وتاریک اندیشان، چپگرا ها به مرتجعین مذهبی پیوستند. در حالیکه میلیون ها ایرانی خاموش میتوانستند با پشتیبانی از دکتر شاپوربختیار نخست وزیر ایران، از برپائی حکومت اسلامی وولایت فقیه جلوگیری کنند، دگر بار ملت ایران دردام آخوند های فاسد، ایران ستیزو مکار بسرکردگی آخوند خمینی کینه توز گرفتار شدن ورژیمی اهریمنی جایگزین سامانه شاهنشاهی ایران شد و با فتنه اسلامی 1357بارِ دیگر ایرانیان در تاریخ خود با یورش اسلامی دیگری دچارِ بریدگی و گسیختگی تاریخی گشتند. خمینی با دغلکاری و زورستانی به حکومت رسید وبه انگاره فاشیستی خود برپایه برتری نادانان و دگر بدتری روی آورد وبه غربال کردن خودی وناخودی به تقسیم وتفرقه در میان مردم پرداخت. با تحریک کشورهای همسایه جنگ برپا کرد، برای خاتمه دادن به آن جنگ جام زهرنوشید. دشمنی او با فرهنگ ایرانی موجب تباهی ادب، اخلاق، علم ودانش وهنر شد. با اسلامی کردن سیاست, اقتصاد, بانکداری، صنعت, کشاورزی، دادخواهی، دادگستری واموردرمانی, کلیه دست آوردهای صد سال گذشته را برباد داد. ترس از رضا شاه و محمدرضا شاه که هردو سالها پیش در تبعید درگذشتند، همراه با کینه دیرینه اش را رژیم اهریمنی او، با اخبار و پیامهای دروغ تلاش بسیار کرد. تبلیغات دشمنانه رژیم اسلامی برای تخریب شخصیت رضا شاه و محمدرضا شاه جزو مهمترین آماج رژیمه که با ابزار رسانه ها ونماز جمعه در هزاران مسجد انجام میشد و میشه. سازمان دهی ترویسم و پشتیبانی از تروریسم جهانی, یک روند روزمره رژیم اسلامی است. جنبش های انقلابی مردم ایران برای آزادی ورهائی از یوغ اهریمنان اسلامی، با سرکوب های خونین و خشن روبرو میشد. ولی آتش زیر خاکسترجنبش ها خاموش نشده و دگرباز شعله ور خواهد شد. رژیم اسلامی از آغاز کارش اسرئیل را تهدید به نابودی میکرد و برای اینکار به غنی سازی اورانیوم پرداخت وآنرا غنی سازی صلح آمیزنامید. در این میان آشکار شد که غنی سازی اورانیوم را به 60 درصد رسانیده و برای ساخت بمب اتمی به آن ادامه میدهد. اورانیوم دو درصد تا 5 درصد برای کارهای صلح آمیزبکار میرود. ولی اورانیوم60 تا 90 درصدی برای ساخت بمب هسته ای مورد نیاز است. اسرائیل برای پایان دادن به غنی سازی اورانیوم رژیم، کانون های نطامی و هسته ای را بمباران کرد. جنگ دوازدهروزه رژیم آخوندی با اسرائیل به نابودی همه پدافند ها و نیمی از موشک های رژیم انجامید؛ آنچه که بسیار مبهم بود، خاموشی خامنه ای پرگوودروغگو رهبرمتوهم رژیم اهریمنان اشغالگر ایران، که در پناهگاهی زیر زمینی پنهان شده بود. بطوریکه پس ازشکست تحقیرآمیزسپاهش از اسرائیل، تدارکچی او پزشکیان، ناچارشد آمادگی بازگشت رژیم به مذاکرات هسته ای را اعلام کرد. در نهایت ازخامنه ای بزدل پنجشنبه ویدیوئی منتشر شد که با رنگی پریده و سدائی لرزان پیروزی سپاهش را براسرائیل تبریک میگفت. سخنان این اهریمن متوهم نخست با بسی پرت و پلا آغاز شد ودرادامه به ناسزا گوئی پرداخت. شکستخوردن اهریمنان اسلامی دردوازده روز نشانگررژیمی بیخرد، ناتوان وپوشالیه که بی آبرو،آسیب پذیرومنزوی به پایان یک توهم رسیده. نیرومندی این رژیم، درسرکوب مردم، زن ستیزی سنتی و چپاول ایرانه. اکنون با درود بر شاهزاده رضا پهلوی رهبر ایرانیان مبارز، زمان آماده بر چیدن سلطنت استبدادی خامنه ای و سردارانش میباشد. ن ما ایرانیان میباید همبسته و نیرومندانه گوش بفرمان شاهزاده رضا پهلوی از خود گذشته تلاش کنیم. امروز خواست و نیازما بازگرداندن دمکراسی سکولار به ایران است. بایستگی پایان دادن به رژیم اهریمنی آخوندی،نخست عزم و اراده به پیروزیست که تنها با اتحاد وهمبستگی امکانپذیر است. تنها با شعار دادن و هیاهو کردن پیروزی بدست نمی آید. رژیم اهریمنی امروز به جایگاهی از درماندگی و زبونی رسیده که چنین پیشینه ای را هرگز ندیده بود. ما ایرانیان میباید ، با اراده ای نیرومند تراز گذشته، برای آزادی و آینده ای روشن در سامانه ای سکولار دمکرات، پابرجا و سستی ناپذیر سخت بکوشیم. این فرصت بینظیرنباید با سستی، نا امیدی و کمکاری از دست برود.
پاینده ایران
بهرام آبار،
02.07.2025