بسیاری کنشگران سیاسی – مدنی، هنرمندان، ورزشکاران، نویسندگان و پژوهشگران دراواخر اسفند ماه از کارزار “نه به جمهوری اسلامی” درونمرز پشتیبانی کرده و خواستار قرارگرفتن آن بعنوان پایه ومحور یک “همبستگی ملی” شدند.
“نه به جمهوری اسلامی” با فرا رسیدن دوازدهم فروردین ماه، سالگرد برگزاری همهپرسی تقلبی جمهوری اسلامی، با توجه به کشتار و سرکوبهای چهل و دوسال گذشته به این خواسته نیرو و ارزش بیشتری داد وترس حکومتگران دزد را افزایش داد.
گرچه زمان زیادی تا موعد ثبتنام کاندیداهای انتخابات قلابی رژیم در ۲۱ اردیبهشت ماه و بهدنبال آن آغاز تبلیغات برای برگزاری انتخابات تقلبی در روز ۲۸ خرداد باقی نمانده، بطور بی سابقه بلاتکلیفی جریانهای سیاسی و انفعال، بی برنامگی وابهام در کارهای رژیم را میتوان بوضوح مشاهده کرد.
این نمودار ضعف شدید و بیچارگی کلیت رژیم و بحرانی است که با آن دست بگریبان میباشد. روزنامه های داخلی آنرا بحران اعتبارو مشروعیت رژیم میخوانند. انتخابات نمایشی امسال تفاوت بسیار با قبلی ها دارد، زیرا بیاعتمادی بین اکثریت مردم و حاکمیت خائن به حدی رسیده، که کسی نمیتواند این بیاعتمادی را برکنار کند. مردم دیگر به ادعاها، وعده ها و شعارهای دروغ حکومتگران خائن، دزد وفاسد رژیم دل نمیبندند. دیگر برای سخنان و شعار های بی محتوا هورا نمیکشند و الله و اکبرفریاد نمیزنند. مردم میگویند برای چه باید رأی بدهیم. رای بدهیم که با پشتیبانی ما خیانت، جنایت و دزدی ها آزادانه وبیشترشوند.
سرکرده و همه کاره رژیم، خامنهای خائن و دزد، اکنون با وضعیتی فلاکتبار و غیرقابل سنجش درتمام ادوار حاکمیتش مواجه شده است. اکنون هر چه موعد نمایش انتخابات و سیاه بازی رژیم نزدیک میشود نه از بازارگرمی انتخاباتی خبری است، نه اثری از نامزدهای جذاب و قابل ارائه و نه از مدعیان چشمپرکن که بتواند با آنها به این نمایش تقلبی وهمیشگی رژیم رونقی ببخشد. شکاف میان مردم و حاکمیت تا آنجا پیش رفته که حتی نمیتوانند نیروهای خودی را درپشتیبانی ازاین خیمه شب بازی انتخاباتی بمیدان آورند.
در این میان اصواگرایان (اقتدارگران دزد و جنایتکار) و اصلاح طلبان (فرصت طلبان بی مقدار) رژیم که به مذاکرات با کشور های طرفدار برجام ولغو تحریم ها امید بسته بودند، تا قبل ازاجرای نمایش انتخابات گشایشی پیش آید، سرخورده و منفعل روزگارمیگذرانند. در این میان پیشنهادهائی مبنی بر اینکه نمایش انتخابات به سال آینده موکول شده و دولت بی اختیار کنونی به خرابکاریهای خود ادامه بدهد شایعه وار پخش میشود.
رژیمیکه ایران را به لبه پرتگاه نیستی برده، مردم کشور ثروتمندی را به اوج فقر، فلاکت و سیه روزی رسانیده، سالهاست تقلب، دزدی، فساد و فحشا را در دستور کارش قرارداده،نه مشروعیتی دارد و نه پایگاه مردمی.
جامعه ایران بویژه جوانان برای آرمانهای توخالی، افکار، آماج و خرافات مذهبی، دیگر ارزشی قائل نیستند. آنها به وعدههای سرخرمن ارازل و اوباش حکومتی اعتنایی نمیکنند. نارضایتی مردم ایران بیک بمب ساعتی (نه به جمهوری اسلامی) تبدیل شده، که رژیم اشغالگران ایران نیروی خنثی کردن آن را ندارد و دگرگونی دیگری بزودی درپیش است که نه از رژیم نشانی بماند و نه از رهبرش.
پاینده ایران
دکتر بهرام آبار، یکشنبه 19 آوریل 2021 برابر با 30 فروردین