حزب سکولار دمکرات ایران

در طی دو دهه گذشته چین امتیازات فراوانی به کشورهائی داده تا در پروژه “جاده راه ابریشم” شرکت کنند. اما ایران تنها کشوری است که با تمکین مطلق رژیم آخوندی به پذیرفتن سرسپردگی حقوقی و قضایی یعنی کاپیتولاسیون درمقابل چین تسلیم شده تا چتر حمایت چین را در شورای امنیت سازمان ملل در مقابل “جنگ با آمریکا و به اصطلاح استکبار” تضمین شود. درواقع، اژدهای چین در حال بلعیدن گربه ایران است.

حکومت جمهوری اسلامی اشغالگران ایران با استفاده ازفاجعه کرونا وفشارهای معیشتی مردم در ایران، توافقنامه پنهانى وبسی خائنانه را با دولت چين کمونیست، به مرحله قرارداد رسانیده، جواد ظریف و همتای چینی او آنرا امضا نموده اند.

علی خامنه ای فاسد، خائن وبیگانه پرست، رهبررژیم اسلامی اشغالگران ایران، سال هاست که در هرزمینه ای علاوه بر بی توجهی های عمدی به امور کشور، ویرانگری های گسترده ، بخش هایی از ثروت ها و منافع ملی ما ایرانیان را “سخاوتمندانه”، به حکومت هایی بخشیده که مدافع عملیات سرکوبگرانه، انسان ستیزانه و ضد ایرانی این رژیم میباشند.

بفرمان علی خامنه ای فاسد، خائن وبیگانه پرست درسه دهه گذشته حکومت اسلامی چندین قرار داد مخفیانه با کشورهای مختلف امضا کرده که هر کدام از آن ها نه تنها ایران امروز را ناتوانتر و عقب مانده تر وملت را فقیرتر و بیچاره تر کرده بلکه نسلهای آینده را نیزدربرگرفته و در وضعیتی خطرناک و متزلزل قرار خواهد داد. اکنون خیانت بزرگ رژیم خامنه ای واگذاری منابع گاز و نفت و ذخائر زیرزمینی ایران در ازاء 400 میلیارد دلارسرمایه گذاری در 25 سال، به چین میباشد.

چین با استفاده ازضعف کنونی جمهوری اسلامی اشغالگران ایران که دراثربی لیافتی دولت های ولایت فقیه و تحریم های آمریکا، به روابط فشرده تری با رژیم آخوندی روی آورده است. با توافقنامه محرمانه ای که رد وبدل شده، انتقاد شدید مردم ازدولت رژیم فقاهتی به دلیل “فروش ذخائر” کشور به چین درجریان است. آن توافق محرمانه که مفاد آن سریست خیانتی بزرگ در حقوق ملت ایران و منافع ملی را پدیدار میکند. در حالیکه حکومتگران خائن ازقراردادی تاریخی لاف میزنند.

قراردادهای یکجانبه چین تهدیدی مشخص و روزافزون برای مردم ایران واستقلال سیاسی و اقتصادی کشوردیکتاتور و آخوند زده ای با دولت های فاسد ودزد میباشد.

کمپین سرمایه گذاری خارجی چین روش جدیدی برای استعمار و استثمارکردن کشورهائی ورشکسته باحاکمیت ومدیرتی نالایق، ناکار آمد و  فاسد میباشد.

دولت سوسیالیست چین با قراردادهای بلند مدت برای سوء استفاده و بهره کشی از کشورهای توسعه نیافته ، برنامه های اقتصادی پر منفعت خود را در آسیا و آفریقا پیاده کرده و میکند.

حضور چین در آفریقا در دوره کنونی به دهه های ۱۹۶۰ میلادی بازمی گردد. دراین دوره سران دولت چین نگاهی ایدئولوژیک به آفریقا داشتند و تلاش می کردند از جنبش های آزادیبخش با گرایش های کمونیستی حمایت کنند. حضور پررنگ اتحاد شوروی دربسیاری کشورهای آفریقا به چین مجال توسعه مناسبات سیاسی، نظامی، و اقتصادی دلخواه با کشورهای آفریقایی را نمیداد.

فروپاشی شوروی سوسیالیستی از یک سو و گام نهادن پکن در مسیر اقتصاد آزاد از سوی دیگر موجب شد تا روابط چین و آفریقا در مسیر جدیدی قرار گیرد پس از آن فروپاشی درسال  1991 و پایان حضور و نفوذ روسها در آفریقا، چین موقعیت را برای فعالین افزونتری مناسب دید و جای خالی روسها را بدرستی پر کرد. روابط کشور های آفریقایی چین در طول دوران جنگ سرد بشدت تحت تاثیر اتحاد شوروی  بود و به همین دلیل حجم مبادلات تجاری و اقتصادی چین با آفریقا در این دوره حتی به یک میلیارد دلار هم نمی رسید. در حالیکه چین درسه دهه گذشته درقاره آفریقا شکوفایی اقتصادی چشمگیری بهم زده و دراین مسیر آفریقا را یکی از مراکزتولید ثروت برای خود تبدیل کرده است.

در سال 2015، چین 60 میلیارد دلار کمک مالی و وام تجاری برای تأمین مالی پروژه های توسعه اقتصادی در آفریقا تعهد کرد. سران دولت و دولت آفریقا مشتاقانه حمایت مالی را پذیرفتند. در نتیجه چین 14 درصد از کل بدهی های آفریقا را در اختیار گرفت و بزرگترین طلبگاربدهی های عمومی آفریقا شد. با این حال ، وابستگی بیش از حد به منابع مالی چین، فشار بیشتری را به کشور های آفریقایی وارد می کند و این قاره را در آینده تزدیک از استقلال سیاسی و اقتصادی محروم خواهد کرد.

حضور و نفوذ اقتصادی چین در آفریقا به حدیست که می توان گفت تمامی آفریقا  به گونه ای زیر چتر این کشور قرار گرفته و پکن در این مسیر گوی سبقت را حتی از آمریکا ، انگلیس و فرانسه هم ربوده است. با این ترفند ها، در سراسر جهان کشورهای درحال توسعه به طور قابل توجهی درجیب های عمیق چین مدفون خواهند شد.

ذخایر ارزی چین اکنون به بیش از چندین هزارمیلیارد دلار بالغ می شود؛ در حالیکه ذخایر ارزی این کشور در سال ۱۹۷۹ کمتر از یک میلیارد دلار بود.

سیاست چینی ها با ایجاد بدهی های گسترده وشرایط ضعف برای بازپرداخت، کشورها را مجبورمیکنند که با ازدست دادن استقلال اقتصادی به استقلال سیاسی خود نیز پایان دهند.

برای مثال جیبوتی 77 درصد از تولید ناخالص ملی خود را به چین مدیون است و به عنوان بخشی از یک طرح باز پرداخت، به چین اجازه داد اولین پایگاه های نظامی و دریایی خود را در خارج از چین در آن کشور مستقر کند. این پایگاه دریایی حضور چین را در دریای سرخ تقویت کرد.

کنیا یکی دیگر از کشورهای آفریقائی، نزدیک به ده میلیارد دلار به چین بدهی دارد و هرگز نخواهد توانست آنرا بپردازد، زیرا اهرم های لازم در اختیار چین است. قراردادهای یکجانبه چین تهدیدی مشخص و روزافزون برای مردم و استقلال سیاسی و اقتصادی کشورهای دیکتاتوری با دولت های خائن، فاسد ودزد میباشد.

کمپین سرمایه گذاری خارجی چین شکل جدید ازاستعمار و استثمارکردن کشورهائی ورشکسته ازحاکمیت ومدیرت ناکار آمد و فاسد میباشد.  چین در این دوره قراردادهای تجاری دو جانبه ای با الجزایر ، مصر ، کنیا، سومالی، مراکش و سودان به امضا رساند که همان سیاست خشن و تهاجمی را مد نظر دارد.

چین مدتهاست بجهت تنش با ایالات متحده آمریکا نگران تأمین منابع انرژی خود بوده، سعی میکند نقش خود را در خاورمیانه گسترش دهد. چین با پروژه بزرگ “جاده ابریشم جدید” میخواهد بازارهای جدیدی در خاورمیانه بدست آورد ونفوذ سیاسی اقتصادی خود را در بخشهائی از جهان که قلمروی قدرت پیشرو سنتی غرب است افزایش دهد.

در سال 2013 رئیس جمهور چین شی جینگ پینگ یک برنامه سرمایه گذاری بین المللی را به نام ابتکار کمربند و جاده، راه اندازی کرد. چین بنفع خود، طبق این برنامه جدید برای اتصال اقتصاد جهانی، در بیش از 60 کشور در پروژه های زیر ساخت های خارجی سرمایه گذاری کرده است که آن 60 درصد از جمعیت و 30 درصد از تولید ناخالص جهانی را تشکیل می دهند.

چین درسالهای اخیر بخاطر تحریم های آمریکا، به مهمترین شریک اقتصادی جمهوری اسلامی اشغالگران ایران تبدیل شده و اجناس بنجل خود را در ازاء نفت، گاز و انواع مواد طبیعی و معدنی به ایران میدهد. بطوریکه در سال 2019 حجم روابط اقتصادی به حدود 20 میلیارد یورو رسیده بود. حجم اقتصادی اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی در سال 2019 ازحدود  پنج میلیارد یورو تجاوز نکرده است.

در طی دو دهه گذشته چین امتیازات فراوانی به کشورهائی داده تا در پروژه “جاده راه ابریشم” شرکت کنند. اما ایران تنها کشوری است که با تمکین مطلق رژیم آخوندی به پذیرفتن سرسپردگی حقوقی و قضایی یعنی کاپیتولاسیون درمقابل چین تسلیم شده تا چتر حمایت چین را در شورای امنیت سازمان ملل در مقابل “جنگ با آمریکا و به اصطلاح استکبار” تضمین شود. درواقع، اژدهای چین در حال بلعیدن گربه ایران است.

ما ایرانیان با تلاش و فعالیتهای اعتراضی مخالفت شدید خود را با واگذاری ثروت های ملی به بیگانگان به هر شکل ممکن ابراز میکنیم. ما اجازه نمیدهیم که حکومت ملائی – اسلامی اشغالگران ایران، بنام ملت ایران منافع ملی ما را برای حفظ نظام فاسد و تبهکارش به مدافعینش هدیه کند وملت ایران را به استثمار وبردگی بیگانگان بکشاند. توافق نامه ها و قرارداد ها این رژیم منفور، بی اعتبار و مشروعیت ارزش قانونی نداشته ودر آینده ملغا خواهند شد.

دکتر بهرام آبار، 31.03.2021