حزب سکولار دمکرات ایران

درود وسلام به هم میهنان گرامی و بینندگان عزیز. گردهم آئی شخصیت های سکولار دمکرات در شهر دانشگاهی بوخوم، برای ابراز اندیشه وبکار بستن خرد جمعی، گامیست مثبت در راه همبستگی سیاسی برای فعالیت در جهت براندازی حکومت مردم ستیز، فاسد و مخرب اسلامی.

سروران گرامی، من بهرام آبار یکی از مؤسسین سازمان ایرانیان سکولار دمکرات که سالهاست باتفاق همپیمانانم برای آزادی ایران براساس باورهایمان فعالیت میکنیم و افتخار همبستگی با دیگر گروههای سکولاردمکرات را هم داریم.  چندی پیش همپیمانم، تاسیس حزب سکولار دمکرات راعنوان کردند، پیشنهاد ایشان را جامه عمل پوشاندیم. مدتیست، که حزب سکولار دمکرات ایران تشکیل شده وامروز بعنوان دبیرکل حزب و بنمایندگی ازطرف موسسین آن، موجویت حزب را به اطلاع شما میرسانم.

شاید بپرسید چرا حزب سکولار دمکرات، مگردمکرات کافی نیست؟ البته که کافیست. درصورتیکه بانیان دین و مذهب دخالت واخلال در حاکمیت مردم نکنند. طبق شواهد تاریخی، آنها همیشه بنام دین و مذهب ازآزادی ودمکراسی ممانعت کرده ودرصدد برپائی استبداد دینی-مذهبی بودند. 35 سال پیش با سوء استفاده ازغفلت روشنفکران، به هدف شان رسیدند واستبداد مذهبی را پیاده کردند. ما امروز شاهدیم که چه ها کردند و میکنند.

هدف و خواسته همه ما و مردم ایران دمکراسی یعنی حاکمیت  مردم یا حکومت مردم بوده و هست. در کشورهائیکه صد ها سال است سکولارند، مردم اجازه نمیدهند سیاست و مدنیت را بانیان دین و مذهب با قوانین دوران بربریت و بنام قوانین الهی آلوده کنند و دیکتاتوری دینی تشکیل بدهند.

کشورهای اروپای مرکزی، مانند آلمان، فرانسه واطریش، و سوئد، نروژ، دانمارک و بسیاری کشورهای دیگر، مشکلی برای دمکراسی وحکومت مردمی ندارند، چون سکولارند. اما در کشورهائی که قوانین عقب مانده دین و مذهب با دخالت درمدنیت وحکومت به اخلالگری میپردازند مشکل بسیارموجود است.

برای مثال در ایران فردی بنام ولی فقیه مستبدانه، قوانین ناقص و واپسگرای را بنام قوانین الهی، فوق انسانی وغیر قابل تغیر را با شلاق وشکنجه به مردم تحمیل میکند. آزادی و دمکراسی، حق و حقوق، تعین حکومت وسرنوشت را ازمردم میگیرد. چنین وانمود میکند که احکام الهی را انجام میدهد.

 35سال با سرکوب، زندان، شکنجه واعدام حکومت را حکومت امام زمانی تعریف میکند؛ چرا؟ چون مردم سکولار نبوده و گوش بفرمانند. پس نخست،اکثریت مردم ایران باید سکولار باشند، نه اینکه دین ومذهب نفی شود، زیرا دین وایمان مردم محترم است ولیکن امریست خصوصی.

هرکسی درحریم خصوصی خودش میتواند فرائض دینی را انجام بدهد. ولیکن ازآن نباید برای فشار، مزاحمت یا به بهشت بردن مردم وسیله ای برای سرکوب درست شود. آنگاه آزادی درحکومت مردم بدون دخالت دین و مذهب، قابل لمس خواهد بود و جامعه ای دمکرات، آزاد و مطابق با فوانین حقوق بشر، حق و حقوق همه را رعایت خواهد نمود.

بقاء دمکراسی یا حاکمیت مردم، منوط به انتخاب بهترین ها برای سیاستی عاری از فساد درسیستمی چند حزبی با رقابت های بدون خشونت میباشد. تشکل و فعالیت احزاب نیکروش وکنش، فعالیت اتحادیه های صنفی و کارگری، تشکل و فعالیت نهاد های فرهنگی و سیاسی مردمی و رسانه های ملی با قانون اساسی حافظ عدالت اجتماعی، ستونهای اصلی سیاسی یک نظام دموکرات است.

احزاب درساختار وپایداری دموکراسی، کار اصلی را انجام میدهندو  حمایت، پاسداری و در عین حال بازرسی کارهای دولت همراه با آگاهی دهی رسانه های ملی از تمرکز و سوء استفاده ازقدرت، همچنین باز توليد استبداد پیشگیری میکنند. همانطوریکه نمونه های آنرا درکشورهای اروپائی  میبینیم وغبطه میخوریم که چرا در ایران ما اینچنین نیست.

در خاتمه عرایضم امیدوارم همبستگی ما با نیروهای، خارج و داخل ایران بزودی سبب برکناری استبداد سیاه اسلامی وحاکمیت مردم در ایران یعنی استقرارنظام سکولار دمکرات شده، نمایندگان ملت درمجلس مؤسسان نوع، ترکیب و ساختارحکومت آینده ایران را تعیین کنند.

تعریف، تفسیر، بحث وگفتگو و درباره نوع وترکیب حکومت آینده ایران اعم از پادشاهی پارلمانی، جمهوری یا حکومتهای استانی، حکومت فدرال و غیره جزء دستورکارما نیست وادامه آن موجب پراکندگی ورنجش نیروها میشود.

هشتم آگوست 2014