حزب سکولار دمکرات ایران

جبهه ملی ایران به رهبری دکترمحمد مصدق در سال ۱۳۲۸ توسط گروهی نوزده نفره از سیاستمداران و روزنامه‌نگاران آن زمان تأسیس شد. اهمیت این تشکل سیاسی دررقابت با حزب توده بود که درمدارس، دانشگاهها بشدت نفوذ داشت وبسیاری جوانان را گمراه کرده بود. ضمنا جبهه ملی ایران پایگاهی برای ملی کردن نفت ایران بود که توانست پیشانی استعمارگر پیررا بخاک بمالد. اما اتفاقات شهریور 1332 و مرگ دکتر مصدق جبهه ملی را به انزوا برد.
با بازشدن فضای سیاسی ایران در سال ۱۳۵۶ جبهه ملی منزوی، به رهبری کریم سنجابی وتعدادی از سیاستمداران ملی مانند داریوش فروهر و دکتر بختیار احیا شد(1). با آغاز فتنه 57، زد وبند های کریم سنجابی با خمینی، دشمنی با شادروان دکتربختیار واخراج او ازگروه بیست و چند نفره اعضای قدیمی و ذی‌نفوذ جبهه ملی خیانتی بزرگ به ملت ایران بود(2).
یقینا ادامه نخست ‌وزیری دکتربختیارو دولت سکولاردمکرات او با همکاری و حمایت سران جبهه ملی، میتوانست ایران را ازسقوط درقرون وسطی مذهبی مصون بدارد، آزادی، استقلال، ارزش و اعتبار کشور را حفظ کند. اما جاه طلبی و دسیسه های سنجابی ضمن حمایت مستقیم سران جبهه ملی ازخمینی، منجر به سقوط دولت سکولار دمکرات دکتر بختیارشد ومهندس بازرگان بفرمان خمینی وتائید او که گفته بود تو دهن این دولت میزنم، خودم دولت تعین میکنم، دولتی با وزیرانی مانند قطب زاده، یزدی، سنجابی و بسیاری دیگرازجبهه ملی های مذهبی تشکیل داد و تنها نه ماه دوام آورد.

این خیانت بزرگ سران جبهه ملی، آغازی برای رشد حکومت اوباشان، مرتجعین مذهبی و تروریست های اسلامی برای تباه کردن ایران وهویت ملی ما بود.
سران جبهه ملی که برای کسب پست ومقام ازخمینی حمایت کردند، به آنچنان عاقبتی دچارشدند که هرگز خواب آنرا هم ندیده بودند. آنگاه پشیمان از کرده هایشان دیار باقی را ترک نمودند. حمایت بیخردانه وجاه طلبانه سران جبهه ملی ازخمینی، مرتجعی که جز ویرانی ایران، جنگ، فقر، فساد وتباهی درمنطقه خاورمیانه و واپسگرائی به 1400 سال پیش چیزدیگری درسر نداشت، مردم بویژه جوانان ما، سالهاست درد و رنج ناشی از ولایت فقیه را با گوشت و پوستشان احساس میکنند.
جبهه ملی چگونه میتواند جوابگوی فاجعه ایکه ایران را اینگونه گرفتار نموده باشد؟.

از اینرو جبهه ملی 40 سال قبل درقمار سیاسی ارزش، اعتبارو اهمیت خود را بکلی از دست داد و ایرانیان را قربانی فتنه خمینی و مرتجعین مذهبی کرد.
جبهه ملی میباید به نقد گذشته تاریک خود بپردازد و از ملت ایران پوزش بخواهد. نه اینکه هنوزبیانیه بنویسد، به بحران وانشعاب ها ادامه دهد وخود را پشت تصویر دکتر مصدق پنهان کند.

1-(اعضای اولیه شورای جبهه ملی چهارم عبارت بودند از: کریم سنجابی، عبدالعلی ادیب برومند، شاپور بختیار، داریوش فروهر، کاظم حسیبی، حسین شاه‌حسینی، ابراهیم کریم‌آبادی، علی اردلان، عبدالکریم انواری، بهروز برومند).

2-(در تاریخ ۹ دی ۱۳۵۷ جلسهٔ شورای مرکزی جبهه ملی ایران با حضور تمامی اعضای قدیمی مانند داریوش فروهر، رضاشایان، قاسم لباسچی، بهروز برومند، ابوالفضل قاسمی، خسرو سیف، حسین شاه‌حسینی، صدری، مهدی بازرگان، عاقل‌زاده، قندهاریان، حبیب‌الله ذوالقدر، ادیب برومند، شمس الدین امیر علائی، مهدی آذر، کریم سنجابی، احمد مدنی، علی اردلان و عبدالکریم انواری در منزل سنجابی برگزار می‌گردد. در مورد عدم همکاری جبهه ملی با شاپور بختیار رای‌گیری میشود و در پایان رای‌گیری تمامی افراد حتی بدون رای ممتنع به برکناری شاپور بختیارازعضویت در جبهه ملی رای مثبت میدهند).