حزب سکولار دمکرات ایران

turkey-flag-wallpaper-abstract-hd

نخست میپردازم به سابقه “مرکز مطالعاتی تبریز” یعنی حدود هشت ماه پیش در آپریل 2016 توسط یک هیأت 7 نفردر آنکارا تأسیس شده. درسایت مربوطه آمده « انیستیتو تحقیقاتی تبریز؛ زبان, فرهنگ, ساختار سیاسی, اجتماعی, اقتصادی و فرهنگی, روش زیستی ترکان در جهان و منطقه‌ به خصوص ایران و آذربایجان و ملل دیگری که درارتباط و همزیستی هستند را بعنوان اهداف تحقیقاتی خود برگزیده است. بنظرمیرسد این اهداف اهداف واندیشه های پان‌ترکیسم، یعنی یکی کردن همه سرزمین‌هایی که ساکنانشان به یکی از زبان‌های ترکی سخن میگویند و ریشه آنها به زبان‌های آلتائی می‌رسد میباشد. این اندیشه نخستین بار از سوی یک خاورشناس یهودی مجارستانی بنام آرمینیوس وامبری در1860 مطرح شد. وامبری رایزن سلطان عثمانی ‌بود ولی پنهانی برای وزیر امور خارجه بریتانیا کار می‌کرد. مطرح کردن این اندیشه از سوی “وامبری” و بریتانیا در اصل به منظور ایجاد یک کمربند از آلتائی زبان‌ها در جنوب روسیه بود تا از گسترش و رخنه روسها به مستعمرات انگلیس درهند جلوگیری بشود. در اوایل قرن بیستم این ایده بعنوان پان ترکیسم شکل گرفت وبعد از فروپاشی شوروی پان ترکیستی، در جمهوری آذربایجان هم فرصت ظهور یافت واحزابی با نامهای “حزب گرگهای خاکستری آذربایجان” و”حزب توران معاصر آذربایجان” در آنجا تشکیل شدند. در ترکیه هم بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، سیاست نگاه به شرق آسیا بشدت فعال شد و دولت ترکیه برای نفوذ به منطقۀ آسیای مرکزی و قفقازبرنامه ونقش جدیدی پدید آورد. وجود پنج جمهوری ترک نشین، آذربایجان (در قفقاز)، ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان (در آسیای مرکزی ) زبان، فرهنگ، قومیت ودین مشترک برای توسعه و تحکیم روابط ترکیه با این جمهوریها بسیار مفید و یاری رسان بود. ترکیه برای ترویج ترک گرایی و معرفی این کشور به عنوان الگوی موفق حکومت مردمی، غیرمذهبی و مبتنی بر نظام سرمایه داری اقتصاد بازار، سیاستها و برنامه های فرهنگی و آموزشی ویژه ای را در منطقۀ آسیای مرکزی و قفقازدرپیش گرفت. برای ترویج فرهنگ ترکیه وآتاترکیسم درکشورهای این منطقه تشویق به تغییرخط از روسی به لاتین (مانند ترکیه)، کوشش برای تبدیل ترکی استانبولی به زبان مشترک منطقه، برگزاری گردهم آئیهایی با سران کشورهای ترک زبان منطقه، پخش شبانه روزی برنامه های تلویزیون خصوصی و دولتی برای این جمهوریها، تأسیس مدارس دینی و مراکز آموزش حرفه ای درآن کشورها و پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزشی ترکیه ازمهمترین فعالیتها بود وهست. پان ترکیسم در استانهای ترک زبان ایران و بویژه در آذربایجان، به علت اختلاف مذهبی، خاطره فجایع وجنگهای طولانی بین ایران و عثمانی، تجارب تلخ اشغال وغارت آذربایجان از سوی نیروهای عثمانی، بستررشد قابل ملاحظه ای نداشته و به طور کلی پدیده ای ناپایدار بوده وهست. از اینرو پان‌ترکیسم در ایران بر روی چند موضوع دیگر زیر متمرکز شده و ودر جهت مصادره به مطلوب اندیشهٔ پان ترکیسم، سعی دروارونه نمایی آنها دارد:

  1. ضعیف نشان دادن و وابسته کردن زبان فارسی به قوم فارس و کم رنگ کردن نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک اقوام ایرانی.
  2. نشان دادن غیر ایرانی بودن اقوم آذری (درحالی که آزمایش‌های DNA نشان میدهد آذری‌ها بیشتر ایرانی هستند تا ترک تبار).
  3. ارائهٔ آمارهای جمعیتی غیر از آمار رسمی کشور نظیر ۳۰ میلیون ترک ساکن در ایران.
  4. رد کردن کامل تاریخ ایران باستان و القاء اینکه واژه و نام ایران پیشینه‌ای ندارد.
  5. تحریف قراردادهای ترکمنچای و گلستان ونفی دوتکه شدن آذربایجان در نتیجه این قراردادها.
  6. تاختن به بزرگان و نام‌آوران فرهنگی و تاریخی کشورهای پیرامون بویژه ایران.
  7. ترک خواندن مادها، سکاها، سومریها، ایلامیها، اورارتوئیها، میتانی ها، ماننائی ها، هیتی ها، کاسی ها، اشکانیان، تورانیان، مولانا، بیرونی، نظامی گنجوی،بابک خرمدین و بسیاری دیگر (درصورتی که خاورشناسان و تاریخدانان، ترکتبار بودن اقوام و افراد ذکر شده را همیشه رد کرده‌اند).

دیگر فعالیتهای پان‌ترکیسم عبارتند از:

  1. دست بردن درنامها برای مصادره این نامها به سود خودشون: اورمو (ارومیه)، باکی (باکو)، فارسستان (ایران)، قشقایستان (استان فارس)، آذربایجان جنوبی (آذربایجان ایران).
  2. تحلیل‌های نادرست درمورد زبان‌های ترکی و فارسی، مبنی بر قانونمند و توانمند بودن زبان‌های ترکی و مغولی و ناتوانی زبان فارسی
  3. مطرح کردن زبان ترکی به عنوان تنها فاکتور هویت آذریهای ایران، در صورتی که هویت هر انسانی از سه فاکتور: ملیّت + نژاد+ زبان تشکیل میشود.

مدیر مرکز مطالعاتی تبریز آقای محمد رضا هیئت، عضو هیئت علمی دانشگاه آنکارا، صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله وارلیق وبرادرزاده دکتر جواد هیئت جراح ایرانی، که او هم یکباردر ماه ژوئن ۱۹۹۷، کنگره‌ای به نام «نخستین کنگرهٔ جهانی آذربایجانی‌ها» را در لس‌آنجلس برگزارکرد و عده‌ای تجزیهٔ خواه که در پی تجزیهٔ آذربایجان ایران بودند اجازه ورود پرچم ایران را به کنگره ندادند و کنگرهٔ را متشنج نمودند. یک بار دیگرهم کنگره ای بنام اولین کنگره آذربایجانی های جهان در ‏نوامبر سال ۲۰۰۱‏ در باکو برگزار شد. شاید به همت دکترجواد هیئت که در باکو زندگی میکرد و در همانجا هم جشم از جهان بست. این بار خیلی تعجب انگیزبود که پدیده ای بنام “مرکز مطالعاتی تبریز” در آپریل 2016 توسط یک هیأت 7 نفردر آنکارا تأسیس شده، در 26 و 27 نوامبر 2016 در بهترین هتل شهراستکهلم سوئد، سمیناری بنام “آینده سنجی پلورالیسم سیاسی و نقش ملیتها در ایران” برگزارکند وطبق بیانیه خودشان به بررسی مسائل معضلات و مشکلات ملیتها و قومیت های مختلف ساکن کشور چند هویتی ایران بپردازه. مرکز مطالعاتی تبریز در آنکارا، یعنی درمرکزکشوری تأسیس شده که خود با اقوام گوناگونش معضلات و مشکلات بسیاردارد، قوم کرد را ترکان کوهی مینامد ومداما میکوبد، قوم ارامنه را قتل عام میکند، علوی ها رابعناوین بسیارسرکوب میکند، پس باایران و قوم های ایرانی چکار دارد. لازم است نخست به مشکلات ومعضلات اقوام ساکن ترکیه بپردازد! ضمنا هزینه این سمینارهارا ازکجا پرداخت میشوه؟ بنابراین بخوبی مشخص است که هدف این گروه ها آینده سنجی پلورالیسم نیست بلکه تجزیه ایران در پیش هدف است و یک دیکتاتوری بزرگ را به چند دیکتاتوری کوچک تبدیل کردن را میخواهند. ما تا کنون به این گروهای وطن فروش اعتنای نداشتیم. اما در این میان آنها بقدری وقیه و بیشرم و فریبکارشده اند که باید فکری بحالشان کرد.