حزب سکولار دمکرات ایران

حاکمان ج.ا به آتش افروزی در عراق دامنه جدیدی بخشیده اند. تحریکات گُسترده آنان در هفته های گذشته در خاک این کشور، به گونه پلکانی خطر یک درگیری نظامی با آمریکا را با ابعاد و گُستره پیش بینی ناپذیر افزایش می دهد.

از روزهای انتهایی اسفند ماه حمله های موشکی به پایگاه ها و مراکز استقرار ارتش آمریکا و مُتحدانش در عراق یک روند رُشد یابنده داشته است. در ۲۱ اسفند، باندهای مُسلح وابسته به ج.ا ۳۰ موشک کاتیوشا به پایگاه التاجی شلیک کردند که مُنجر به قتل سه نظامی آمریکایی و انگلیسی گردید. یک هفته بعد ۲۵ موشک دیگر به همین پایگاه در شُمال بغداد شلیک شد.

واکُنش آمریکا به این حملات بی درنگ و سنگین بود. در یک رشته حملات هوایی به پایگاه های شبه نظامیان تحت فرمان سپاه قُدس در عراق و سوریه، ده ها تن از این نیروها کشته و زخمی شدند و مراکز و خزانه های آنها مُنهدم گردید.

همزمان، آمریکا آرایش نظامی خود در عراق را تغییر داده و دست به جابجایی وسیع نیروهایش با هدف تمرکُز بخشی و تقویت توان دفاعی و تهاجُمی خود زده است. استقرار نیروهای ارتش آمریکا به گونه انحصاری در دو پایگاه “حریر” و “عین الاسد” در اُستانهای اربیل و الانبار و تخلیه پایگاه های دیگر در خاک عراق، یک تحوُل هُشدار دهنده پیرامون آمادگی آمریکا برای ورود به مرحله قاطعانه تری در برخورد به تحریکات نظامی ج.ا است؛ چرا که آرایش جدید نیروهای آمریکایی در همان حال که سطح ضربه پذیری آنها در برابر جنگ فرسایشی و حملات تلافی جویانه را کاهش می دهد، گُزینه های بیشتری را برای پاسُخ به این چالشها در اختیار آمریکا می گذارد. این رویکرد به ویژه با تصمیم آمریکا به کاشتن موشکهای پاترویت در پایگاه های یاد شده به گونه برجسته تری خود را به نمایش گذاشته است.

دور جدید تحریکات نظامی ج.ا در عراق بر مبنای مُحاسبات نادرستی صورت گرفته که پیشتر هلاکت پاسدار سُلیمانی را در پی داشت. نابخردان حاکم بر کشور به خطا گمان می بردند آقای ترامپ و دستگاه او از واکُنش نظامی به ماجراجوییهای آنها پرهیز دارد و آنها دست باز دارند.

اینک آنها با ارزیابی کوته بینانه دیگری پا به میدان گذاشته اند که براساس آن به دلیل نزدیک شدن هنگام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آقای ترامپ ریسک یک درگیری نظامی و در نتیجه کاهش آرای خود را به جان نخواهد خرید. درک دلبخواهی مزبور، آقای خامنه ای و همدستانش را دُچار این توهُم ساخته که فُرصتی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا و گُسترش نُفوذ در عراق به دست آورده اند؛ خیالبافی خطرناکی که در حمله های موشکی به پایگاه ها و نُقاط استقرار نیروهایی آمریکا و منطقه سبز بغداد مادی می شود.

حتی زمانی که آمریکا آرایش نظامی خود را تغییر داد، رهبران و پایوران ج.ا و مُزدوران عراقی شان ژست فاتحانه گرفته و بر این باور بودند که تحوُل مزبور ناشی از “ترس آمریکا از رویارویی گُسترده با نیروهای مُقاومت” یا “واکُنش قاطع گروه های مُقاومت” بوده.

کمی بعدتر و با بالاگرفتن زمزمه ها در عراق و آمریکا پیرامون اتخاذ رویکرد سخت واشنگتن در برابر دستجات نیابتی و اربابان آنها در عراق، ژست فاتحانه “آقا” و “مُستشارهایش” جای خود را به وحشت و نگرانی دائمی داد. حال آنها از “توطئه آمریکا” و “قصد تمام کردن کار گروه های مُقاومت” شکایت می کنند و نسبت به واکُنش خود هُشدارهایی می دهند که با گذشت هر روز از عُمر مُعادله جدید، غلظت و چسبندگی آن بیشتر می شود.

دود آتش افروزی جدید ج.ا در عراق، به چشم مردُم ایران می رود. در حالی که بخش بُزُرگی از جمعیت کشور دُچار ویروس کُرونا گردیده و از تحریمهای حاکمیت و پیامدهای بُحران خارجی آن رنج می برد، ماجراجویی دستگاه حاکم و بُحران بین المللی در پی آن فقط می تواند وخامت شرایط فعلی را تشدید کرده و بار بیشتری بر دوش دردمند مردُم بگذارد.