تنشآفرینی جنگطلبانهی امروز رژیم تروریستی اسلامی در تهران، پیش از هر چیز ابتدا یادآور تهدیدهای خمینی علیه صدام است که، در نهایت به اقدام عراق و آغاز جنگ هشت ساله منجر شد. اما اکنون در چنین شباهتی با وسعتی بزرگتر، بنیادگرایان شیعی حاکم، کشور را در مواجهه با دنیا قرار دادهاند.
رئیس جمهوری آمریکا تاکنون در مقابل حملات کور و خرابکارانهی ملایان در خلیج فارس، با بیاهمیت جلوه دادن آن سعی داشته به نوعی خویشتنداری متوسل گردد تا اوضاع وارد تقابل نظامی و بههم ریختن محاسباتش، با توجه به انتخابات پیش رو در آمریکا نشود.
در واقع، حملهی موشکی روز شنبهی گذشته به تاسیسات نفتیِ آرامکو توسط جمهوری اسلامی، معادلات دونالد ترامپ را برای تثبیت اوضاع اقتصادی و همچنین قیمت نفت برهم زد.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی با اشراف بر امر فوق هر بار با تحرکات خود به شکل غیر مستقیم و از طریق نیروهای نیابتیاش، در تلاش بوده تا با بحرانسازیهای مختلف محاسبات ترامپ را برهم زده و با وارد کردن او در تنشها، افکار عمومی آمریکا را علیه وی بسیج نماید.
اکنون تمام هم و غم رژیم قشری در تهران، دونالد ترامپ است و حتی این دغدغه را به امری شخصی مبدل کرده تا با همدستی دموکراتها، در انتخاباتِ آتی آمریکا کاخ سفید را ترک نماید.
سران ولایت فقیه که در مقابلِ تحریمهای متعدد آمریکا، زمینگیر شده و عاری از هرگونه برنامه هستند، به این امید نشستهاند که برای فرار از شرایط وخیم نظریهی مقاومت اقتصادیِ علی خامنهای – یعنی تحمیل اوضاع بر ملت- را پیش گرفته تا شاید دونالد ترامپ در انتخابات 2020 قافیه را ببازد و از دور خارج شود.
با توجه به موفقیتهای اقتصادی دونالد ترامپ در آمریکا و همچنین ثابت نگه داشتن قیمت جهانی نفت در همکاری با شرکای منطقهای، جمهوری اسلامی این بار خود مستقیما وارد معرکه شد و پاشنهی آشیل دولت آمریکا را نشانه رفت و نفت عربستان را به موشک بست.