پذیرفتن سکولاریسم، دشمنی، نفی یا پیشگیری از ادیان نیست، بلکه محدودیت آن به حریم خصوصی افراد میباشد. ازاینرواندیشه و باور به سکولاریسم، برآنست که هیچ دینى نباید در جامعه از موقعیت خاصى برخوردار بوده و قوانینش را بر مردم تحمیل کند. اما همه ادیان و مذاهب و پیروان آنان از نظر حقوقی وقانونی، یکسان وبرابر مورد احترامند.
آقای مدیر، خانم ها و آقایان گرامی بشما خوشآمد میگویم وبرای این فرصت سخن گفتن بسیار سپاسگزارم.
من بهرام ابار، سخنگوی حزب سکولار دمکرات ایرانم، حزبی که پنج سال پیش توسط من و دوستانم تاسیس شد. من بعنوان یک سکولاردموکرات، برای ایران قویا خواستارجدائی دائمی ادیان از سیاست های دولت و حکومت میباشم. زیرا جدائی قید و بند های دین و مذهب از امورسیاسی و اجتماعی، موجب بازتولید اندیشه و تفکر آزاد، همراه با رفتار دمکراتیک میگردد. همچنین این امرمیتواند افزایش علم، دانش و بررسی، پیشرفت و رشد جامعه مدرن را فراهم کند. بطور خلاصه میتوان گفت؛ پیش نیاز آزادی ودموکراسی، رونق سکولاریسم میباشد.
پذیرفتن سکولاریسم، دشمنی، نفی یا پیشگیری از ادیان نیست، بلکه محدودیت آن به حریم خصوصی افراد میباشد. ازاینرواندیشه و باور به سکولاریسم، برآنست که هیچ دینى نباید در جامعه از موقعیت خاصى برخوردار بوده و قوانینش را بر مردم تحمیل کند. اما همه ادیان و مذاهب و پیروان آنان از نظر حقوقی وقانونی، یکسان وبرابر مورد احترامند.
با توجه به مفهوم امروزی حقوق بشر، تناقض محدودیت های افراطی دینی و عقیدتی در بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه در جوامع اسلامی مشکلات بی شماری برای زندگی و روابط مردم ایجاد کرده و مسدود کننده رشد دمکراسی وپذیرفتن قوانین حقوق انسانی میباشد.
مداخله و نفوذ دین ومذهب بنام خدا و پیامبرانش در قوانین اساسی و مدنی دولتها، میتواند به گروهی که خود را نماینده خدا میدانند، اجازه دهد که مستبدانه و تهاجمی، قدرت و حکومت را دراختیارگرفته، اکثریتی خاموش را که خواستار زندگی درآزادی وصلح میباشند مورد فشار، تجاوز وآزار قرار دهند.
در این راستا، اروپا تجربه طولانی وبسیارتلخی دارد. پس از هزار سال، فشاراستبداد مطلق و صدمات دیکتاتوری دین و کلیسا، در قرن پانزدهم با آغازاصلاحات دین، جنبش فرهنگی ودوران رنسانس، یک جهش در توسعه علم، هنر، آموزش و پرورش ایجاد کرد. این یک تحول 300 ساله خروج از قرون وسطا بود، که در ایتالیا آغاز شد و در انگلستان به پایان رسید.
انقلاب های سالهای ۱۶۲۴ و ۱۶۸۸ دربریتانیا، تدوین یک ”قانون اساسی” را فراهم نمود. بطوریکه درآن پارلمان بعنوان دستگاه قانون گذاری مشخص شده بود. آزادی بیان اندیشه و آزادی انتخابات حقوق مسلم افراد شناخته شده و حرف آخررا پارلمان میگفت. حتی فرامین شاه بدون تصویب پارلمان ضرورت اجرائی نداشتند. در نتیجه دموکراسی بورژوایی، توسعه گسترده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بریتانیائی آغاز شد. دموکراسی لیبرال سکولار انگلیسی به تدریج در اروپا محبوب و قابل قبول کشورهای اروپائی گشت. از آن به بعد، سکولاریسم مسائل بنیادی دولت، سیاست، تمدن، اقتصاد و علم را از موضوعات معنوی ایدئولوژی و دین جدا نمود. این تحول جامعه اروپا را به سمت یک دموکراسی سکولارو به تدریج بسوی پیشرفت علم و عقلانیت، راه را برای صنعتی شدن اروپا تموارساخت.
چهل سال پیش، خمینی بسی شهروندان ایران را فریب داد و در یک دیکتاتوری مذهبی به نام جمهوری اسلامی گرفتارشان کرد. رژیم قرون وسطائی ملائی، برای مردم ایران رویاهای مذهبی، اوهام و خرافات، حدیث ها وآیات دروغین، سرکوب درقالب قوانین دین، هرج و مرج، بی نظمی، فقر و فساد به ارمغان آورد. ملایان به نام خدا، پیامبرو فرزندانش، اموال ملی، اموال دولتی، جنگل ها، کوه ها و همه چیزهای ارزشمند را غارت و چپاول کردند. دارائی وثروت خصوصی شهروندان در بانک ها و حقوق بازنشستگی سالمندان در صندوق های بازنشستگی را

بنام وام بدون بازگشت به خودیها دادند. از طریق دستگیری و کشتن مخالفان رژیم، جنگ با کشورهای همسایه، بسیاری از شهروندان زندگی و دارایی خود را از دست دادند. پول شویی، دزدی و تقلب در مقیاس وسیع انجام شد. کاهش وحشتناک ارزش پول ملی بسیاری از خانواده ها را به فقر وگرسنگی برد.

مردم ایران اکنون پس از سالها تحمل و مسالمت پی برده اند که این رژیم مذهبی جزسرکوب، تباهی و تخریب کار دیگری نمیکند و تصمیم به تغییراین رژیم دیکتاتوری به یک حکومت پارلمانی مردمی بدون دخالت دین و مذهب (سکولاردمکراسی) قدرت و دولت کشوررا به نمایندگان واقعی مردم بسپارند..
از اوائل سال 2018، مردم ایران بارها و بارها با شجاعت در خیابان های بیش ار صد شهرایران به تظاهرات اعتراضی به چپاول برنامه ریزی شده ذخائرو دارائی های کشورتوسط رژیم مردم ستیزوغیرانسانی آخوندها شدند وفریاد شعارهایشان حکومتگران را به وحشت انداخته بود.
بعضی شعارهای معترضین اینچنین بود:
دشمن ما همینجاست / دروغ میگن آمريکا ست
نه غزه، نه لبنان / جانم فدای ایران
سوریه را رها کن / فکری بحال ما کن
ست خاتمه اختلاس / حل مشکلات ما
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر خامنه ای

رژیم جنایتکار ایران روزانه شهروندان خود را با پلیس، بسیج و سپاه پاسداران سرکوب کرده، اعدام های سیاسی همه روزه انجام میشود. تبعیض علیه اقلیت ها و آزار و شکنجه همجنسگرایان در این 40 ساله مداما افزونتر شده است. علاوه بر این، رژیم تروریسم دولتی و ضد یهودی را در سراسر جهان برنامه ریزی کرده و توسط عمالش انجام میدهد.

پیش نیاز استقرار آزادی درهر زمینه ای بستگی به پذیرش سکولارردمکراسی دارد که این امر بخاطر 40 سال حکومتی فاسد، جنایتکاروتخریبکار دینی پیاده نشده، اما درایرانیان موجود است. با توجه به این حقیقت، جدانی کامل دین و مذهب از سیاست، در یک حکومت پارلمانی مردمی میتواند بسرعت شکل بگیرد، تا درآینده برای بهره مند شدن شهروندان ایرانی از زندگی بهتری، در صلح، دوستی، رفاه و هماهنگی کامل با مدرنیته مانعی بوجود نیاید.
علی رغم مقاومت شدید رژیم ملائی، زمان برای شکوفائی نظام دمکراسی سکولار در ایران ضمن لغو جمهوری اسلامی کاملا آماده شده است.
در یک جمله می توان گفت: دین و مذهب یک امر خصوصیست. جدائی آن از سیاست و فرهنگ مردم باید جامه عمل بپوشد.
جدانی کامل دین و مذهب از سیاست در یک حکومت پارلمانی مردمی میتواند موجب بازتولید اندیشه و تفکر آزاد، افزایش علم، دانش، پیشرفت و رشد اقتصادی گشته، جامعه ای مدرن ومرفه فراهم کند.
پاینده ایران
دکتر بهرام آبار، پاریس سوم مای 2019