حزب سکولار دمکرات ایران

چهل سال پیش اینروزها در نوفل لوشاتو، حومه پاریس فتنه خمینی درشرف طرح ریزی بود. ابوالفضل توکلی بینا عضوحزب موتلفه اسلامی در خاطراتش چنین مینویسد:” در نوفل لوشاتو چهار صد ژاندارم در 24 ساعت، حفاظت امام را به عهده داشتند. من رئیس مرکز امنیتی پاریس را که در فیلم‌های مربوط به آن ایام در تلویزیون نشان می‌دهد می‌شناسم. این شخص بدون اغراق 18 الی 20 ساعت از 24 ساعت را در محل حضور داشت و مراقب اوضاع بود. امام که می‌آمد، ژاندارم‌ها خیابان را می‌بستند. در فرانسه برای کسی جز رئیس جمهور این کار را نمی‌کنند اما این کار برای امام انجام گرفت. این چهار صد ژاندارم در سه شیفت از امام حفاظت می‌کردند. گاهی شب‌ها چون اداره آنجا در دست ما بود می‌آمدند و می‌گفتند: ما خبرهایی شنیدیم و می‌خواهیم خانه امام را بصورت حلقه نظامی‌حفاظت کنیم. ما هم بر حسب وظیفه این مسأله را با امام مطرح کردیم، ایشان هم فرمودند: اختیار با شما است ما هم اجازه ‌دادیم اینها شب تا صبح مثل یک حلقه مسلح، دور محل سکونت امام را حفاظت کنند”.
بلی سالها برای نابودی ایران برنامه‌ریزی شده بود که توسط خمینی و نوکرانش انجام شود وآنچنان بلایی برمردم ایران وارد کنند که هرگز کسی اینچنین کابوسی ندیده و نشنیده باشد. اعلامیه ها و کاست های سخنان تحریک آمیز آخوندی دروغگو، حیله گر وکینه توز، را بکمک سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و آمریکا، با استفاده ازامکان های موجود و پست دیپلماتیک، به تهران و شهر های ایران میرسانیدند، تا شورش مردم ایران بر علیه حکومت وقت، شهرها را به آشوب بکشد. مرتجعین بیگانه پرست توانستند بکمک سازمانهای اطلاعاتی کشورهای شرقی وغربی، برکنارکردن حکومت ایران را یک انقلاب مردمی وانمود کنند. خمینی آخوند دروغگو، حیله گر وکینه توز را با هواپیمای شرکت ایرفرانس که اسکورت نظامی میشد، به ایران آوردند تا سرنوشت شومی برای ایران و ایرانیان رقم بزند. آوردن اوبرای حمایت ازفرودستان جامعه وپیشرفت ارزش‌هایی نبود که از آن دم میزد، بلکه اوآمد تا ایران را به شکلی در آورد که امروز میبینیم. در حالیکه رسانه ها بمردم تلقین می‌کردند؛ خمینی، پیامبر جدیدی است که از آسمان به زمین آمده و تصویرش در ماه نمایان و موی ریشش در میان قران پنهان است، در واقع برنامه ای بود که ایران را به نابودی ببرند. اعضاء دولت موقت خمینی افرادی که پیش از آمدن او ریش تراشیده، ادکلن زده و کراواتی بودند ناگهان ریش گذاشتند، لباس‌های مندرس، کفش‌های واکس نزده ‌پوشیدند و وزیرو وکیل شدند. آنگاه بفرمان خمینی آنچنان بلایایی برمردم ایران وارد کردند که هرگز کسی اینچنین کابوسی ندیده بود. با اعدام های گروهی سران کشور و منقدین ومخالفین جوی از ترس و وحشت ایجاد کردند وهمراه با تروریسم دولتی مخالفان را از میان برداشتند. حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) ولایت فقیه (قیومت بر همه ایرانیان) را با مکر وحیله برکشور ومردم ما تحمیل کردند وهمزمان اسلام سیاسی و تخم تروریسم را هم درمنطقه کاشتند و با خون آبیاری کردند.
سپاه پاسداران و بسیج اوباشان برای سرکوب مردم، ترور، ماجراجوئی و آتش افروزی درکشورهای منطقه گسیل گشت. امنیت، آرامش و رفاه در ایران جای خود را به ترور، سرکوب، زندان، خفقان واعدام داد.
ایرانیان این ملت تیره روز، بویژه نسل جوان، مرتکب چه گناهی شده اند که میباید سرنوشتشان این چنین با خشونت، سرکوب، واپسگرائی، جهل واستبداد همراه باشد؟ چرا میباید در کشورثروتمند ایران فقروفحشا اینچنین وسعت بگیرد؟ چرا میباید چند صد نفرآخوند وهزاران اوباشان دزد، شکنجه گران وغارتگران مردم ستیزبر85 میلیون ایرانی حکومت کنند؟
یکی ازبدترین دوران تاریخ برای مردم ایران درلابلای استبداد مذهبی وحکومت تبهکاران ولایت فقیه میگذرد. حاکمانی ناتوان، فاسد، بی لیاقت، دزد، خشونت گرا وفاقد ظرفیت نهادی برای مبارزه با فقرونابرابری اجتماعی ایران را به تباهی برده اند. درحالیکه آخوندها، سرداران ومدیران رژیم ثروت‌های هنگفتی جمع آوری کرده اند. حکومتکران ونوکرانشان این ثروت را ازراههائی مانند اختلاص و سوء استفاده های مالی بدست آورده اند، از جمله توسط نهاد هانی که برای کمک به فقرا تشکیل شده بود، حالا به یک امپراطوری تصرف اموال مردم ایران تبدیل شده.
اکنون با شدت گرفتن تحریم ها، تصمیم گیری بر سر سیاست های اقتصادی کشور از حرکت باز ایستاده و اقتصاد ایران بیش از بیش شباهت به یک کشتی سرگردان در یک دریای توفانی دارد که کشتی بانش یک آخوند نادان است. بی لیاقتی، بد کاری و فساد ارگان های دولتی، واگذاری کارخانه های تولیدی به خودیها، تعطیل آنها بعلت بیکفایتی و ندانم کاری، رشد سریع جمعیت و نرخ تورم، تحریم ها و اختلاص و سوء استفاده های مالی بعنوان دورزدن تحریم ها موجب شد اقشار تهی دست آسیب بیشتری ببینند وافزایش نابرابری اجتماعی شدت بگیرد. از اینرو 40 سال حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) ولایت فقیه (قیومت بر همه ایرانیان) در حال پایان است. این رژیم از نظرسیاسی، اجتماعی و اقتصادی ارزش، اعتبارو اهمیت خود را در آیران و جهان بکلی از دست داده وایرانیان عزم به براندازی این رژیم اشغالگر ایران ومرتجعین مذهبی دزد و جنایتکارش کرده اند.
پاینده ایران و جاویدان ملت ایران
دکتر بهرام آبار، 19 دسامبر 2018