حزب سکولار دمکرات ایران

بعد از پایان جنگ عراق با ایران، بویژه در دوران حکومت خامنه ای، اختلاص و دزدیهای کلان به سیاست غالب تبدیل شد. بطوریکه پشت هر شعار انقلابی و ادعای انقلابی بودن که در حکومت اسلامی اشغالگر ایران داده میشد، می شود و یا مطرح می شود، انگیزه های کسب قدرت سیاسی و ثروت اندوزی از راه چپاول دارائی های ایران، پنهان است.
نمونه های مختلفی در زمینه این فاجعه، بویژه در سالهای بعد از 88 بوجود آمد و روز بروز شدت یافت. جدال سیاسی بین کارگزاران (اصلاح طلبان) و اصولگرایان برای کسب قدرت وغارت در آمد های کشورکماکان ادامه دارد. از جمله آخرین نمونه منع مذاکره با امریکا و حتی جنجال برای جلوگیری از حضور روحانی در جلسه شورای امنیت است.
آنها ایکه این جنجال را با ژست ضد امریکای و با نقاب انقلابی راه انداخته اند، بیم دارند که روحانی با شرکت در جلسه شورای امنیت با ترامپ گفتگو کند و به توافقی برسد. آنگاه کیسه هائیکه که برای میلیاردها دلار دوخته اند خالی بماند. آنها در انتظار تشدید تحریم ها و قحطی در ایران و رسیدن دلار به 40 هزار تومان هستند. همین ها، بحران ارزی را بوجود آورده اند و مدام زیر عبای رهبر مرتجعین اسلامی هم هندوانه میگذارند تا با آنها همسو شود و اجازه بدهد دلار مرز 40 هزار تومان را هم بگذراند! این شبکه علاوه بر امام جمعه های ولایت، بیشترین روزنامه ها و رسانه ها و حتی صدا و سیما را هم دراختیار دارند و درجات بالای نظامی هم روی شانه هایشان میدرخشد. با توجه به حساسیت جهانی علیه توان موشکی ایران، بخشی از انگیزه شلیک موشک به داخل خاک عراق برای زدن مقر دو حزب کرد ایرانی نیز همین بود. در صورتیکه قاسم سلیمانی و سپاهش در سوریه مدام تحت بمباران نیروی هوائی اسرائیل قرار دارند و در فرودگاه بین المللی دمشق، انبارهای اسلحه متعلق به سپاه قدس یکی پس از دیگری منهدم میشوند، رجز خوانی ها سرداران سپاه برعلیه اسرانیل به سکوت تبدیل شده و پس ازموشک پرانی به کردستان عراق، ضعف وانگیزه واقعی آنها کاملا آشکار شده است.