حزب سکولار دمکرات ایران

4

گروه رایزنی برای گذار از استبداد به دمکراسی Advocacy Group for Democracy (AGD)   

هم میهنان آزادیخواه:

 ما ایرانیان برای خروج ازاستبداد مرتجعین مذهبی ودستیابی به حاکمیت مردمی، آینده ای روشن همراه با رفاه، آرامش، سربلندی و سیاستی صلح جویانه با جهانیان (سیاست خارجی خردمندانه)، نیازمند یک تغیریم. تغیریکه جامعه را به جدائی دین و مذهب ازحکومت، سیاست و مدنیت هدایت کند. تغیررژیمی که جزچپاول سرمایه های ملی، ایران ستیزی، تبعیض همه جانبه وتخریب فرهنگ ملی حاصل دیگری نداشته. تغیرحکومتی واپسگرا که مخالف و مانع نبوغ پروری، پیشرفت ودرستیزش با نوزائی افکارواندیشه هاست.

درسال 2010 جمهوری اسلامی درمقایسه جهانی ازنظرامنیت اجتماعی وامنیت سرمایه، کارآفرینی، ابتکار، آموزش وپرورش، بهداشت، درمان ومسکن، رتبه 94 رادر مقایسه بین 104 کشوررا داشته. ازنظرفساد اداری جزع بیست بدترین یعنی از بین 180 کشور، رتبه 168 را کسب کرده. سالی 150 الا 180 هزار جوانان نخبه، پر ارزشترین سرمایه ها از ایران خارج میشوند. بین 120 کشورجهان سهم زنان در مدیریت کشور رتبه 101گرفته. فضای مناسب برای کسب وکار، رتبه 137در مقایسه از183 کشوررا داشته. جمهوری اسلامی واردکننده بیشترین اجناس بنجل بوده، دارای رشد اقتصادی منفی، در سال 30 روز تعطیل رسمی و 60 روز(ماه رمضان و محرم) کم کاری داشته، یعنی سه ماه در سال راندمان کاربه حداقل میرسد. پول و گذرنامه ایرانی یکی از بیارزش ترینها درجهان است واین فاجعه امروز شدید تراز سال 2010 میباشد.

کودکان و نوجوانان ایرانی بخاطرندادن شهریه از معلم و ناظم کتک میخورند، شکنجه روحی میشوند ترک تحصیل میکنند. مردم از فقر به سمت هر کاری که ممکن است میروند. کنسرت ها لغو میشود ولیکن مداحان رژیم چک های ٢٠ میلیونی برای به گریه انداختن مردم دریافت میکنند! آنکه مواد مخدر وارد میکند معلوم نیست کیست ، آنکه ملت را به فقر و بدبختی دچار کرده در رفاه است. اما او که ازبیکاری وفقربه فروش مواد مخدرروی آورده اعدام میشود! بگفته مقامات مسئول بیست میلیون ایرانی گرسنه اند، نیمی از مردم زیر خط فقرونود وپنج درصد ایرانی‌ها استرس امرار معاش دارند.  بلی تغیرحکومتیکه به سرکردگی چهره های ضد ایرانی و تبهکار، نظیر خمینی، خامنه ای، مصباح یزدی، علم الهدی، طائب، مکارم شیرازی، شریعتمداری، پورازغدی، لاریجانی ها، نقدی و دیگر مداهان ولایت فقیه، با پشتیبانی نیروهای مسلح و چماقدار، در داخل وخارج ایران درتلاشند تا هویت ملی ایرانیان را در گروی مذهبی بنام شیعه اثنی عشری خرافات پرورتعریف نمایند وبه چپاول سرمایه های ملی ادامه دهند.

 

مجریان اصلی تغیر رژیم مردم آزادیخواه داخل ایرانند که توانایی آغاز این دگرگونی را دارند. بنظر میرسد این تغیردرزمان حال نیازمند فداکاری وازخود گذشتگی عمومیست. یقینن جامعه ایکه آماده پذیرش فداکاری و ازخود گذشتگیست پیروز خواهد بود. این پیروزی با تقویت جنبش آزادیخواهی بطور عمومی، همراه با گسترش سازماندهی مبارزه درتمامی سطوح، اعم ازکارگری، دانشجویی، کارمندی و قشرهای مختلف اجتماعی وپیوند میان مبارزات زنان، دانشجویان، کارگران، کارمندان، دانش آموزان، تشویق، ترویج و اجرای نافرمانی مدنی و مبارزه منفی برای تضعیف هرچه بیشتر مرتجعین حکومتگر آغاز میشود. برای گرفتن قدرت از حاکمیت، تقویت روحیه ی مبارزاتی وسازماندهی نیروهای مبارزبرای تدارک قیام خلع قدرت وعبوربه یک خیزش جمعی الزامیست. خواسته هائی مانند؛ الف – لغومجازات اعدام برای تمامی جرائم ب – لغونظارت استصوابی شورای نگهبان پ– لغوحجاب اجباری ت – آزادی زندانیان سیاسی ث – آزادی احزاب سیاسی ج – آزادی اتحادیه های صنفی و کارگری میتواند ومیباید برای تضعیف ملی و بین المللی حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) درونمرز و برونمرز مطرح شود. بسیار بعید است که حاکمان نظام منفور اسلامی تن به این مطالبات بدهند، اما این روش موجب شدت گرفتن انزوای آنها و پر جرئت شدن مردم خواهد بود که به آن بهانه به مقاومت منفی، نافرمانی مدنی، اعتصاب و تظاهرات سراسری بپردازند و بدون خشونت رژیم آخوندی را مجبور به برکنار کنند.

مسئولیت و وظیفه ملی ما برونمرزنشینان ایرانی در برابرفوج ایران  ستیزان، وفاق و پیوندمان با مبارزان و مخالفان رژیم میباشد. بزرگترین مانع وفاق و پیوند مبارزان ومخالفان رژیم برای مبارزه با دشمنان حاکم وعوامل آنها که اقدامهای مثبت نیروها را بی اثر می سازد؛ خود بزرگ بینی, خود محوری, خودخواهی، سوء ظن های بیمورد وبی مهریهاست. بسیارلازم است که ازخود بپرسیم؛ آیا بطورجدی، ایثارگرانه وکوشا، با پشتکارو دل وجان، خواستارنجات ایران وایرانیان هستیم؟ چرا با تکرویهای شخصی یا گروهی نمیتوانیم ازعهده کاردگرگونی رژیم برآئیم؟ آیا این فرهنگ قبیله ای که ما را از وفاق بازمیدارد باید ادامه یابد؟ آیا نشست های بیثمربرای تشکیل آلترناتیوهائیکه هرگزبه نتیجه ای نرسیدند، باید ادامه یابد؟ آیا جزهمگامی همه نیروها و همکاری بیدریغ وبکار بستن خرد جمعی، راه دیگری برای خروج ازفتنه خمینی میتوان یافت؟

زمینه برای این کار یعنی ایجاد یک تشکل پایدار، اخلاق مدار و خردگرا را “گروه رایزنی برای گزاراز استبداد به دمکراسی در ایران” آماده کرده است. نیت و هدف این گروه، رایزنی میان گروهای ملی گرا، آزادیخواه وطرفدار حاکمیت مردمی میباشد. اصول و محور مشترک همکاری برای تشکیل “ گروه رایزنی ” در جهت ایجاد تفاهم و وفاق ملی در میان نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور بشرح زیر است:

1-    باور به حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران

2-    باور به منشور جهانی حقوق بشر و ملحقات آن

3-    نفی کلیت نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی آن از طریق مبارزه بدوراز خشونت، با حفظ           حق دفاع ازخود

4-    جدائی کامل دین و ایدئولوژی ازحکومت

5-    پشتیبانی از کلیه مبارزات دمکراسی خواهی ملت ایران در جهت بر قراری محیط سالم و آزاد        سیاسی درکشور

6-   احترام به حق گزینش مردم در نوع نظام سیاسی کشور که مبنی بر اصول دمکراسی باشد.

بکار بستن خرد جمعی، تحمل و تعقل در پیشنهاد ها و توجه داشتن به راه حلهای مؤثر و تشکیل یک شورای رهبری از مبارزان درونمرز و برونمرز، نیاز ما برای مبارزه با حکومت ضد بشری، دشمنان سازانه وضد ملی حکومت ولایت فقیه میباشد. برای جلب حمایت مردم درونمرزو سازمان ملل متحد وفاق، همگامی و همکاری ما برونمرزیان بایکدیگر الزامی میباشد.

دکتربهرام آبار 20.11.2016