حزب سکولار دمکرات ایران

mosharekat_news19933691

جامعه مدنی، متشکل از افراد بشر وخانواده ها، جامعه ای است مبتنی بر حاکمیت مردمی (دمکراسی)همراه با قراردادهای شفاف اجتماعی، که حافظ حقوق توده مردمی است که منتقل کننده قدرت به سندیکا ها، احزاب، شوراها، انجمن ها، نهادهای عمومی و گروهی مستقل ازدولت و کاملا مردمی و مدنی اند.

یعنی جامعه مدنی قدرت اجتماعی دارد و میتواند با آن قدرت نمایندگان خود را انتخاب کند که برای تشکیل دولت یا قدرت سیاسی تلاش کنند. بنابراین جامعه مدنی عرصه قدرت اجتماعی و تولید کننده دولت یا قدرت سیاسی میباشد. با توجه به اینکه قدرت اجتماعی، قدرت سیاسی را تولید میکند، سیاست جزئی ازقدرت اجتماعی بوده و مرز بندی بین جامعه مدنی و جامعه سیاسی مقدورنیست.

بنابراین جامعه مدنی با اراده و انتخاب خود میتواند نهادها، احزاب و تشکل های سیاسی راهم بوجودآورد که قدرت سیاسی را برای اداره کشور تولید کند. وظائف قدرت سیاسی برای اداره کشور ،عبارتند ازسیاست گذاری، نظارت بر امور اقتصادی، آموزشی و پژوهشی، روابط خارجی، بهداشت و درمان، کشاورزی و صنعت، امنیت و تامین نیازهای دفاعی. نیازها و ملزومات قوه مقننه وقوه قضائیه  که کاملا مستقل از دولتند باید توسط قدرت سیاسی بدون اعمال نفوذ تامین و فراهم بشود.

درواقع یک جامعه مدنی مدرن با حاکمیتی مردمی و مبتنی بر قرار دادهای شفاف اجتماعی (قوانین حقوق بشر)، برای پیشگیری از تمرکز قدرت وظیفه دارد نهاد ها را، بویژه قوه قضائی و مقننه را مستقل از دستگاه حکومتی حفظ نماید. همچنین آزادی و استقلال  احزاب سیاسی وگروه‌ها و انجمن‌ها را هم تضمین نموده، نهاد های دین ومذهب را از سیاست و حکومت دور بدارد. چراکه تداخل آنها حاکمیت مردمی را زیر سؤال برده واحتمالا به استبداد دین ومذهب خواهد انجامید.

سکولار بودن (باور به جدائی دین، مذهب وایدئولوژیهای افراطی از مدنیت، سیاست و جکومت) همراه با آزاد اندیشی ودمکراسی، سپهریست برای بیآلایش زیستن انسانها در جامعه مدنی دررهائی ازنفوذ ایدئولوژیهای تمامیت خواه، احکام دین، مذهب وخرافات. خرافاتیکه باورهای غیرمنطقی و ثابت نشده ماورای طبیعت را به اثرداشتن در امور طبیعی وزندگی مردم ترویج میکند و به عبارت دیگر، هر نوع پندار اثبات نشده و توهم را برای متافزیک لازم میداند.

درایران یک رژیم استبدادی خود کامه، مردم ستیز، اقتدارگرای ترس و وحشتزا در حال تخریب کشور است. با سیاسی کردن دین و مذهب یک حکومت مطلقه سرا پا دروغ و دغلکاری، جنایت و دزدی را به ملت ایران تحمیل کرده و با سرکوب، زندان و اعدام در میان مردم ترس و وحشت تولید میکند. احزاب، شوراها، انجمن ها، نهادهای عمومی و گروهی مستقل ازدولت وجود ندارند و هر گونه جنبشی را حکومت در نطفه خفه میکند. یعنی جامعه مدنی قدرت اجتماعی ندارد و نمیتواند نمایندگان واقعی انتخاب کند که برای تشکیل دولت یا ایجاد قدرت سیاسی تلاش کنند. رژیم اسلامی و سرکردگان بی لیاقتش، دشمن واقعی مردم ایرانند. چرا که نام اسلام را هزینه کارهای ناشایست، دروغگوئی، ادعاهای غیرمستند و تبهکاریها یشان میکنند. از اینجهت مردم بدون اعتنا به رژیم حاکم براه خود میروند، حکومت هم راه کج خود را ادامه میدهد و هر چند یکبار با فشار و سرکوب قدرت اقتداریش را بنمایش میگزارد.

البته با مبارزه منفی، نا فرمانی مدنی و اعتصاب های سراسری میتوان حکومت را ساقط کرد و حاکمیت مردمی را باز پس گرفت. اما ییشتر از اینکار باید برنامه ریزی کرد و هزینه بسیار پرداخت.