حزب سکولار دمکرات ایران

3191

خمینی آخوندی دروغگو، حیله گر وکینه توز، پدرتروریسم خاور میانه بیش از سه دهه پیش درفرانسه «نوفل لوشاتو»، حومه پاریس با استفاده ازامکان های موجود، بکمک سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و آمریکا و پست دیپلماتیکشان، اعلامیه ها و کاست های سخنان تحریک آمیز و وعده های دروغ خود را به مرتجعین اسلامی، ملی مذهبیها وچپ ها درتهران رسانید و شورش مردم ایران را برعلیه حکومت وقت رقم زد. توطئه او بر علیه حکومت ایران مورد تائید شرق وغرب بود. هر روز سیل خبرنگاران، عکاسان وخائنین به ملک و ملت ایران به دیدار و دستبوسی خمینی درفرانسه «نوفل لوشاتو»، میشتافتند. به طوریکه، آنجا به کانون مهمترین اخبار جهان تبدیل شده و خبرگزاریهای عمده، شورش در ایران را تشدید میکردند. خمینی توانست در فرانسه به کمک سران کشورهای غربی، سرنگون کردن حکومت ایران را یک انقلاب دموکراتیک و مردمی نمودار کند. سپس بدون کمترین زحمتی با هواپیمایی متعلق به شرکت ایرفرانس که اسکورت نظامی میشد، به ایران بازگردد وسرنوشت ایران و ایرانیان را بدست گیرد. او با اعدام های گروهی سران کشور و منقدین ومخالفین جوی از ترس و وحشت ایجاد نمود وهمراه با تروریسم دولتی مخالفان را از میان برداشت. حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) ولایت فقیه، نظامی بنام دین و مذهب را با مکر وحیله بر کشور ومردم ما تحمیل کرد وهمزمان اسلام سیاسی و تخم تروریسم را هم درمنطقه کاشت. سپاه پاسداران را برای سرکوب مردم وترور، ماجراجوئی و آتش افروزی درکشورهای منطقه گسیل نمود. بطوریکه امنیت، آرامش و رفاه جای خود را به ترور، سرکوب، زندان، خفقان واعدام داد.

خمینی آتشی را روشن کرد که شعله های آن هنوز دامن مردمان ایران و جهان را می سوزاند. جرقه ابتدایی آن سینما رکس آبادان را با بیش از ششصد نفربیگناه خاکستر کرد. سپس شعله های آن با استفاده از ناآگاهی مردم توانست به آتشی مهیب تبدیل شود و ایران را بتباهی ببرد. اگر همان زمان فریب بزرگ او”فاجعه سینما رکس آبادان”, مقدمه آتش انقلاب اسلامی شناسایی می شد، امروز ایرانیان ناچار به سوختن در آتش خمینی گرایی نمی بودند. لازم است در دهه زجر با برپائی تجمعات اعتراضی گسترده به جهانیان نشان بدهیم که جمهوری اسلامی، « ایران » نیست و اراده و خواست بر برکناری این نظام ایرانی ستیز و ضد بشری خواسته اکثریت ملت ایران است. پاینده ایران