حزب سکولار دمکرات ایران

na-entekhabat_n-765x510

اینروزها دوچیز مورد توجه ما ایرانیان است؛ یکی بحث انتخابات تقلبی رژیم اسلامی، دوم حرکتیست که درمیان مخالفین حکومت اسلامی درونمرز و برونمرز برعلیه رژیم اشغالگر ایران آغازشده. مردم داخل ایران از وضع نا بسامان کشوروامور معیشتی بسیارافسره و عصبی اند وحد وحدود تحملشان هم بشدت پایین آمده. عامل اصلی تمام گرفتاریهای را علی خامنه ای میدانند، آخوندی روان پریش، بی بصیرت ودیکتاتور، که با پشتیبانی نیروی خشونتگر بسیج وپاسدارها و دولتهای بی لیاقت، دزد و دروغگو، خودش را به مردم ایران تحمیل کرده و هرکسی اعتراضی بکند، پاسخش زندان و داغ و درفش و اعدام است. خلاصه یک نظام آخوندی فاسد بنام “جمهوری اسلامی” 37 ساله بساط استبداد را در ایران پهن کرده وزندگی مردم را تمام وکمال تیره و تباه میکند. شاید این نظام حقیقتا اسلامیست، اما بهیچوجه جمهوری نیست. البته هرچند  یکبار خیمه شب بازی بنام انتخابات برپا کرده، گوش فلک را کر میکند که یک جمهوریست. جمهوری، یعنی استوار بر حاکمیت مردمی ، برگزاری انتخابات آزاد و شفاف برای تعین نمایندگان و رئیس جمهوربا آراء مستقیم یاغیرمستقیم ملت برای مدت معینی وانتقاد پذیری از مردم. این رژیم اشغالگر ایران، زندانها را ازمعترضین، منقدین وفعالان سیاسی پرکرده، بیان وانتشار اندیشه،عقیده، فعالیت احزاب و رسانه ها را ممنوع کرده. اتحادیه های کارگری، صنفی وسازمانهای ملی تحت فشار سرکوب رژیمندن وفعالینشان در زندانند. شورای نگهبان رژیم بعوض نظارت استصوابی با دخالت استکباری، نامزد های انتخاباتی مردم را با بهانه های بی اساس کنارمیگذارد و با کمال وقاحت وحقه بازی افراد بیصلاحیت وخود فروخته را تائید میکند. درشمارش آراء تقلب ودستکاری کرده، صنوق های آراء مردم را با صنوق های آراء تقلبی جابجا میکند.

کجای این رژیم جمهوریست؟ یک عده تبهکار حاکمیت ملت، آزادی، امنیت، آرامش، رفاه وعدالت اجتماعی وآنچه که ما امروز در کشورهای آزاد و دمکرات جهان می بینیم را ازمردم ایران ربوده اند و این گندآب را جمهوری مینامند. درعوض زندان، شکنجه، اعدام، سانسور، پارازیت و فیلترینگ را رایج کرده اند. انتخابات در جمهوری اسلامی فاقد ارزش و اعتبار حقوقی و قانونیست و هیچ ربطی به منافع ملی یا خواسته های مردم ستمدیده ایران ندارد.

اقلیتی اوباش با چماق احکام دین و مذهب با حمایت دستاربندان متحجر، ملت ایرانرا به اسارت گرفته، یک دیکتاتوری فاشیستی مذهبی برپا کرده، مردم را درفشاراقتصادی، اجتماعی و سرکوب همه جانبه قرار داده، مایملکشانرا بتاراج میبرند ودریک سیاهبازی بنام انتخابات تائید وپشتیبانی از مردم را خواستارند.

برای این حکومت زنان ایرانی، مادران این سرزمین یا نیمی ازجمعیت مفید کشور، شهروندان درجه دوهستند وهمه جا به آنها خشونت میکنند و حقوقشانرا زیرپا میگزارند. اما از آنها خواهان بیعتند، تا مشروعیت کسب کنند.

52 سال پیش قوانین برابری حقوق زن و مرد و امور مرتبط به آن، باضافه حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در ایران بتصویب رسید و اجراء شد. 1358 خمینی با بتصویب قوانین اساسی حکومتش، برابری حقوق زنان و امور مرتبط به آن را لغو وحجاب را اجباری کرد. اما آن آخوند مکارحق انتخاب کردن و انتخاب شدن را حذف نکرد، چرا چون بنفع رژیمش بود.

بانوان ایران باید توجه کنند؛ این رژیم تبهکاربا سوء استفاده ازرای آنها تائیدیه اعمالش  را میخواهد که به زن ستیزی، خشونت و کوبیدن آنها ادامه بدهد.

این بانوانیکه 65 درصد دانش آموختگان ایرانرا تشکیل میدهند، واکثرشان با داشتن مدارک دانشگاهی بیکارند، چرا میخواهند این نظام را تائید و تثبیت کنند؟ تحریم انتخابات تقلبی را میتوان بعنوان مقاومت منفی و بافرمانی مدنی به انجام رسانید. این انتخابات به ضرر اکثریت  و بویژه بانوان ستمدیده ایرانست که با آن بدبختی، ظلم، بی حقوقی و عقب ماندگی ماندگار میشود.

 این رژیم دزد وتبهکاردرحالیکه میلیارد ها دلار پول فروش نفت و گازرا اختلاص، احتکار و بذل و بخشش و صد ها میلیارد دلار برای تولید سلاح هسته ای هزینه کرده، زندگی میلیون ها خانواده ایرانی را زیر خط فقره برده.

ده درصد مردم ازبیکاری، فقر وناچاری به مواد مخدر روی آورده اند که از نان هم ارزانتراست. در این حکومت صد ها هزارکودک خیابانی برای یک لقمه نان بیگاری میکنند، مورد تجاوز و ضرب وشتم و قرار میگیرند وتبهکاری میآموزند.

ماهیت این رژیم مردم ستیز، جنایتکار و اصلاح ناپذیراست. دیگر نباید فریب خورد، اعتماد وهمکاری کرد و درانتخابات تقلبی شرکت کرد و به این رژیم اعتبار داد، بجزفقر، فساد، فحشا و جنایت انتظاردیگری ازاین رژیم نباید داشت. اصول گرایان خودی های جمهوری اسلامی، اعتدال گرایان و اصلاح طلبان همه باهم چپاواگران سرمایه های ملی ودشمن آزادی و حاکمیت مردم ایران هستند.

با مقاومت منفی، نافرمانی مدنی و تحریم انتخابات تقلبی باید این رژیم و هوادارانش را ترد کرد. البته ما در مقامی نیستیم که برای مردم، بویژه بانوان ایرانی تکلیف تعین کنیم. ملت ایران خود تصمیم خواهد گرفت که چه باید بکند. ما آگاهی و هشدار میدهیم که اینبار نیز همان خواهد شد که تا کنون بارها تکرار شده و حکومت همان خواهد کرد که تا بحال کرده، شاید هم خیلی خیلی بدترازگذشته. اما بانوان ایرانی باید بدانند نیروی همبسته آنان برترین نیروهاست، نیروی همبسته آنان میتواند بدون خشونت موجب دگرگونی این نظام برخاسته ازمکر حیله، فریبکاری وعده های دروغ خمینی و وارثانش گردد.

بهرام آبار، 28 آذر 1394